شکرگزاری از دیدگاه قرآن
حکم شکر (قرآن)
ذکر خداوند و نعمتهاى او، زمینه شکر و سپاس است؛ چنانكه غفلت از یاد خدا، مایه کفران است.
فهرست :
۱ – تعریف شکر
۲ – اقسام شکر
۳ – شکر در قرآن
۳.۱ – وجوب شکر
۳.۲ – نعمت دلیل شکرگزاری
۳.۳ – شکر عامل وفور نعمت
۳.۴ – توبیخ ناسپاسان
۳.۵ – اندک بودن شاکران
۳.۶ – شکر مانع عذاب
۳.۷ – استحقاق ثواب اخروی
۳.۸ – دریافت آیات الهی
۳.۹ – توفیق شکرگزاری
۳.۱۰ – ستایش شاکران
۳.۱۱ – خداوند شکور
۴ – پانویس
۵ – منبع
تعریف شکر
شكر به معنای ثناگوئى در مقابل نعمت یا شكر اعتراف به نعمت است توأم با نوعى تعظیم[۱] [۲] یا اظهار نعمت است.[۳] [۴] راغب گوید: شكر تصور نعمت و اظهار آن است و نقطه مقابل آن كفر است كه فراموشی نعمت و پوشاندن آن است. [۵][۶]
انواع شکر
خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی پس از بیان نعمتهای مادی و معنوی كه به بندگان عنایت فرموده است، سخن از شكر به میان میآورد تا همگان بدانند كه هر نعمتی را شكری لازم است. شكر بر سه قسم است؛ شکر زبانی، شکر قلبی، شکر عملی.[۷][۸] البته! شكر بیشتر از مقوله عمل است و شاید به همین جهت است كه قرآن كریم، شكرگزاران واقعی را اندك میشمارد. در هر صورت، حقیقت شكر آن است كه، نعمت در آن راهی كه برای آن آفریده شده است استفاده شود. شکر منعم از امور عقلی است و هر عاقلی حكم به آن مینماید، خداوند متعال نیز به بندگان دستور میدهد كه شكر نعمتها را بهجای آورند و از طرف دیگر از بندگان شكور، تعریف و تمجید نموده بندگان غیر شكور را مورد سرزنش قرار میدهد، شكر را موجب زیاد شدن نعمت و كفران را موجب حرمان نعمت میداند.
شکر در دیدگاه قرآن
آیات فراوانی كه در رابطه با شكر در قرآن آمده است، میتوان به چند دسته تقسیم كرد:
← واجب بودن شکرگزاری
دسته اول
آیاتی است كه در آنها خداوند به سپاسگزاری و شكرگزاری برای خودش دستور میدهد؛ این آیات در واقع ارشاد بندگان به كاری است كه عقل به آن حکم میكند، چرا كه شکر و سپاس موجب سعادت دنیوی و اخروی انسان است.
• «الحمد لله رب العــلمین؛[۹] سپاس و ستایش از آن خداست كه مدبّر و ولیّ امر و پرورش دهنده جهانهاست (جهان فرشتگان، آدمیان، پریان، حیوانها و جمادات).» آیه بر واجب بودن شکر خداوند در برابر نعمتهایش دلالت دارد. [۱۰]
• «… واشکروا لی ولا تکفرون؛[۱۱] پس مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم، و مرا سپاس گزارید و کفر نورزید و كفران نعمت من نكنید.»
• «… واشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون؛[۱۲] اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از چیزهاى پاكیزهاى كه روزى شما كردهایم بخورید (از تمام آنچه در روى زمین براى شما آفریدهایم و پاكیزه است برخوردار شوید) و خدا را سپاس گزارید اگر تنها او را مىپرستید (زیرا بدون شكر پرستش تمام نیست.
• «… ولتکبروا الله علی ما هدکم ولعلکم تشکرون؛[۱۳]… و خدا را به پاس آنكه شما را هدایت نموده تکبیر گویید و بزرگ شمارید، و شاید سپاس گزارید.»
• «… وکن من الشـکرین؛[۱۴] (خداى) فرمود: اى موسی، من تو را به (اداء) رسالتها و پیامهایم و به سخن گفتنم (با تو) بر سایر مردم برگزیدم، پس آنچه به تو دادم برگیر و از سپاسگزاران باش.»
• «واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمه الله علیکم..؛[۱۵] و (به یاد آر) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود به یاد آرید آن گاه كه شما را از فرعونیان برهانید همانها كه شكنجههاى بد بر شما تحمیل مىكردند و پسرانتان را قتل عام مىنمودند و زنهایتان را (براى خدمت) زنده مىگذاشتند و در این امر براى شما بلا و آزمونى بزرگ از جانب پروردگارتان بود.»
• «و اما بنعمه ربک فحدث؛[۱۶]از نعمتهای پروردگارت سخن بگو. »
• «… واشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون؛[۱۷] پس، از آنچه خداوند روزی شما كرده كه حلال شرعى و پاكیزه طبعى است بخورید و تصرف كنید، و نعمت خدا را شكر گزارید اگر تنها او را مىپرستید.»
• «… فابتغوا عند الله الرزق واعبدوه واشکروا له..؛[۱۸] جز این نیست كه شما غیر از خدا بتهایى (بىاثر) را مىپرستید، و (در نامگذارى آنها به اله و شفیع و مقرّب) دروغى مىبافید؛ بىشك كسانى كه به جاى خدا مىپرستید مالک هیچ نوع روزى براى شما نیستند، پس روزى را فقط از نزد خدا بطلبید و او را بپرستید و او را سپاسگزارید، كه همه به سوى او بازگردانده مىشوید.»
• «… ان اشکر لله..؛[۱۹] و همانا ما به لقمان حکمت دادیم (دانشهاى پرسود عقلى و نقلى دادیم و از جمله این را گفتیم) كه خدا را سپاسگزار، و هر كه سپاس گزارد، جز این نیست كه به سود خود سپاس مىگزارد، و هر كه کفران كند بىتردید خداوند بىنیاز و ستوده (صفات و افعال) است.»
• «… اعملوا ءال داوود شکرا..؛[۲۰] آنها براى او هر چه مىخواست از قصرهاى محكم (یا عبادتگاهها و محرابهاى عبادت) و مجسمهها و كاسههایى همانند حوضهاى بزرگ و دیگهاى ثابت غیر منقول مىساختند، (و گفتیم) اى خاندان داود (این نعمتها را) سپاس بگزارید، و اندكى از بندگان من سپاسگزارند.»
• «… کلوا من رزق ربکم واشکروا له..؛[۲۱] همانا براى قوم سبا در محل سكونتشان نشانهاى (از قدرت و رحمت خدا) بود، دو تا بوستان از جانب راست و چپ (مسكنشان بود، به آنها گفتیم) از روزى پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید، شهرى است پاكیزه و پروردگارى آمرزنده.»
• «ان اشکر لی و لوالدیک الی المصیر؛[۲۲] به انسان سفارش پدر و مادر را نمودیم، مادر به او حامله شد و هرروز ضعیف تر میشود و پس از دو سال او را از شیر بازگرفت، و سفارش کردیم که باید شکرگزار من و پدر و مادرت باشی که بازگشت به سوی من است. »
• «بل الله فاعبد و کن من الشاکرین؛[۲۳] خدا را عبادت کن و از شاکران باش.»
← نعمت دلیل شكرگزاری
دسته دوم
از آیات شكر، آیاتی است كه نعمتها را نتیجه شكرگزاری میداند، و شاید اینگونه تعبیر برای بیدار نمودن حس شكرگزاری در انسان باشد.
• «و ایدکم بنصره و رزقکم من الطیبات لعلکم تشکرون؛[۲۴] خداوند شما را با یاریش تایید نمود و از روزیهای پاکیزه بهرهمند ساخت تا شاید شکرگزار باشید.»
• «و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده لعلکم تشکرون؛[۲۵] خداوند برای شما گوش و چشم و دل آفرید تا شاکر باشید.»
• «و تری الفلک مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون؛[۲۶][۲۷] و کشتیها را شکافنده دریا میبینید تا از فضل خدا روزی بیابید و شکرش را به جا آورید.»
• «کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون؛[۲۸] ما اینگونه آنها انعام را برای شما رام کردیم، شاید که سپاسگزار باشید.»
• «لتسکنوا فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون؛[۲۹] از رحمت خویش شب و روز را برای شما فرستادیم تا درآن بیارامید و از فضل خدا طلب نمایید، شاید که شاکر باشید.»
• «لتجری الفلک بامره و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون؛[۳۰][۳۱] و کشتیها به فرمانش روان باشند و از فضل او روزی خود را بجویید شاید شکرگزار باشید.»
• «و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون؛[۳۲] از میوهها روزیشان کن، شاید شکرت را به جا آورند.»
• «ثم عفونا عنکم من بعد ذلک لعلکم تشکرون؛[۳۳] سپس از شما گذشتیم، شاید که سپاسگزار باشید.»
• «ولتکبروا الله علی ما هداکم و لعلکم تشکرون؛[۳۴] و تا خداوند را به سبب هدایتتان به بزرگی یاد کنید و باشد که او را سپاس دارید.»
• «ولکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون؛[۳۵] خداوند میخواهد شما را پاکیزه بدارد و نعمتش را بر شما تمام کند، شاید که شکر را به جا آورید.»
← شکر عامل وفور نعمت
دسته سوم
آیاتی است كه شكر را باعث زیاد شدن نعمت و بازگشت آثار آن به خود انسان میداند.
• «واذ تاذن ربکم لـئن شکرتم لازیدنکم ولـئن کفرتم ان عذابی لشدید[۳۶] و (به خاطر آرید) زمانى كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر شكر گزارید حتما بر (نعمتهاى) شما مىافزایم، و اگر کافر شدید یا ناسپاسى كردید البته عذاب من بسیار سخت است.»
• «و من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم؛[۳۷] هرکس سپاس گذار باشد، نفع شکر برای خودش میباشدو هرکس ناسپاسی کند،(بضرر خودش خواهد بود وگرنه ) پروردگارم بی نیاز و بخشنده است.»
• «و من یشکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان لله غنی حمید؛[۳۸] هرکس سپاس گذار باشد فائده شکر به خودش بازگشت دارد و هرکس ناسپاسی کند به درستی که خداوند بینیاز و ستوده است.»
توضیح : دو آیه فوق مبتنی بر آن است که خداوند دارد این موضوع را متذکر می شود که من قوانین جهانم را برای شما طوری آفریدم که هر کس شکرگزاری انجام دهد طبق این قوانین سود و نفعش به خودش می رسد و هر کس هر که ناشکری که خودض ضررش را خواهد دید .وگرنه چیزی از این شکرگزاری یا ناشکرگزاری به من خداوند نمی رسد و اصلا تاثیری به حال من خدای تو ندارد.و این یک هشدار بزرگ برای خود انسان است .مثل این می ماند که معلمی به دانش آموزانش بگوید درس خواندن شما سودش به خودتان می رسد .نمره اتان بالا می شود و در آینده در دانشگاه و شغل های بهتری می تواند بروید .و اگر دانش آموزشی هم درس نخواند بضرر خودش است و این فرصت ها را از دست می دهد وگرنه فکر نکنید اینکه من مرتبا این مطالب را تکرار می کنم تاثیری بحال من دارد زیرا از درس خواندن یا نخواندن شما چیزی آید من نمی شود.
← توبیخ ناسپاسان
دسته چهارم
آیاتی است كه تعجب می کند از كسانیکه شكر نمیكنند.
• «و لهم فیها منافع و مشارب افلا یشکرون؛[۳۹] برای آنها در چهارپایان منافعی است و از شیرشان مینوشند، پس چرا سپاس نمیگویند.»
• «لیاکلوا من ثمره و ما عملته ایدیهم افلا یشکرون؛[۴۰] تا از میوه آن و نه از دسترنج خود بخورند، پس چرا سپاس نمیگویند.»
• «لو نشاء لجعلناه اجاجا فلولا تشکرون؛[۴۱] اگر بخواهیم آن را تلخ قرار میدهیم، پس چرا شکر نمیکنید.»
← اندک بودن شاکران
دسته پنجم
آیاتی كه بندگان شاكر را اندك میشمارد؛ در واقع اینگونه آیات نیز توبیخی بر كفران و ناسپاسی است.
• «و جعلنا لکم فیها معایش قلیلا ما تشکرون؛[۴۲] ما در زمین وسائل معائش شما را قرار دادیم، ولی سپاسگزاری شما اندک است.»
• «الذی انشا لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلا ما تشکرون؛ [۴۳] او کسی است که برای شما گوش و چشم و دل قرار داد، کم هستند آنان که شکر می گذارند.»
• «و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلا ما تشکرون؛[۴۴][۴۵] و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد، کم است آنچه شکر میکنید.»
• «و لکن اکثر الناس لا یشکرون؛[۴۶][۴۷] ولی بیشتر مردم شکر نمیکنند.»
• «ان الله لذو فضل علی الناس ولکن اکثرهم لا یشکرون؛[۴۸] خداوندبر مردم، کریم و صاحب فضل است، ولی بیشتر مردم شکر نمیکنند.»
• «ان الله لذوفضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون؛[۴۹] خداوند صاحب فضل و کرامت بر بندگان است ولی بیشتر مردم شکر نمیکنند.»
• «اعملوا آل داود شکرا و قلیل من عبادی الشکور؛[۵۰]ای آل داوود! شکر خدا را به جا آورید و اندک هستند بندگانی که شاکر باشند.»
• «و لا تجد اکثر هم شاکرین؛[۵۱] بیشتر مردم شکر نمیکنند.»
← شکر مانع عذاب
دسته ششم
آیاتی که شکر را مانع از عذاب میداند.
• «ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم و کان الله شاکرا علیما؛[۵۲] اگر سپاسگزار و مؤمن باشید، چرا خداوند شما را عذاب کند، خداوند شکر پذیر داناست.»
← استحقاق ثواب اخروی
دسته هفتم
آیاتی که شاکران را مستحق جزا و ثواب اخروی میداند.
• «و من یرد ثواب الاخره نؤته منها و سنجزی الشاکرین؛[۵۳] هرکس پاداش آخرت را بخواهد به او میدهیم و به زودی شاکران را پاداش خواهیم داد.»
• «ومن ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین؛[۵۴] و هرکس به گذشته برگردد، زیانی به خداوند نمیرساند و به زودی خداوند شاکران را پاداش خواهد داد.»
• «نعمه من عندنا کذلک نجزی من شکر؛[۵۵] این نعمتی بود از ناحیه ما، اینگونه کسی را که شکرگزار است پاداش میدهیم.»
← دریافت آیات الهی
دسته هشتم
آیاتی که شاکران را مستحق دریافت آیات الهی میداند.
• «ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور؛[۵۶] (و روزهای خدا را به یادشان آور) به درستی که برای صابران شاکر نشانههایی خواهد بود.»
• «هو الذی جعل اللیل و النهار خلفه لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا؛[۵۷] اوست که شب و روز را درپی یکدیگر قرار داد، برای آن کس که بخواهد متذکرشود یا شکر او به جای آورد.»
• «لیریکم من آیاته ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور؛[۵۸] کشتی به لطف و احسان خداوند در دریا حرکت میکند تا گوشهای از آیات خود را به شما نشان بدهد که در آن نشانههایی برای شکیبایان و شاکران وجود دارد.»
• «ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور؛[۵۹] در این داستانها برای شکیبایان و شکرگزاران نشانهها و عبرتهایی است.»
• «ان یشاء یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور؛[۶۰] اگر بخواهد باد را از حرکت باز میدارد و تا در دریا از حرکت باز مانند به راستی در این نشانههایی است برای شکیبایان و شکرگزاران.»
← توفیق شکرگزاری
دسته نهم
آیاتی که برخی از اشخاص از خداوند درخواست توفیق شکرگزاری را مینمایند.
• «قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی؛[۶۱][۶۲] حضرت سلیمان به خداوند عرض میکند: پروردگارا به من توفیق بده که شکر نعمتهای تو را که به من و پدر و مادرم عطا فرمودی به جای آورم.»
← ستایش شاکران
دسته دهم
آیاتی که برخی از بندگان را به خاطر شکور بودن، ستایش میکند.
• «ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنیفا و لم یک من المشرکین شاکرا لا نعمه اجتباه و هداه الی صراط مستقیم؛[۶۳] به راستی که ابراهیم پیشوای فرمانبر الهی و حنیف بود و هرگز شرک نیاورد و او شاکر نعمتهای خدا بود خدا او را برگزید و به راه راست هدایت نمود.»
• «انه کان عبدا شکورا؛[۶۴] به درستی که نوح بنده سپاسگزاری بود.»
← خداوند شکور
دسته یازدهم
آیاتی که خداوند را شکور میداند و منظوراز شکرگزاری خداوند این است که به مقداری که بندگان در مسیر اطاعت او گام برمی دارند آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش میسازد.
• «و من تطوع خیرا فان الله شاکر علیم؛[۶۵] هرکس کردار نیکی انجام دهد، مسلما خداوند شکرپذیری داناست.»
• «و کان الله شاکرا علیما؛[۶۶] خداوند شکرپذیر داناست.»
• «و الله شکور حلیم؛[۶۷] خداوند شکور و بردبار است.»
• «ان ربنا لغفور شکور؛[۶۸] به درستی که پروردگار ما غفور و شکور است.»
• «لیوفیهم اجورهم و یزیدهم من فضله انه غفور شکور؛[۶۹] تا خداوند پاداش آنها را به تمامی بدهد و از فضل خود بر آن بیفزاید، زیرا آمرزنده و شکرپذیر است.»
• «و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور؛[۷۰] هرکس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی او میافزاییم، زیرا خداوند آمرزنده و شکرپذیر است.»
منابع :
۱. ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۶۹.
۲. ↑ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۹۹.
۳. ↑ حقی، اسماعیل بن مصطفی، روح البیان، ج۶، ص۵۷.
۴. ↑ ثعلبی، احمد بن محمد، ج۳، ص۴۰۶.
۵. ↑ راغب أصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۶۱.
۶. ↑ قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۶۲.
۷. ↑ راغب أصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۶۲.
۸. ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۶۹.
۹. ↑ حمد/سوره۱، آیه۲.
۱۰. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۵۵.
۱۱. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۵۲.
۱۲. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۷۲.
۱۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.
۱۴. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۴۴.
۱۵. ↑ ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.
۱۶. ↑ ضحی/سوره۹۳، آیه۱۱.
۱۷. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۴.
۱۸. ↑ عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۷.
۱۹. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۱۲.
۲۰. ↑ سبا/سوره۳۴، آیه۱۳.
۲۱. ↑ سبا/سوره۳۴، آیه۱۵.
۲۲. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.
۲۳. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۶۶.
۲۴. ↑ انفال/سوره۸، آیه۲۶.
۲۵. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۷۸.
۲۶. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۱۲.
۲۷. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۴.
۲۸. ↑ حج/سوره۲۲، آیه۳۶.
۲۹. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۷۳.
۳۰. ↑ روم/سوره۳۰، آیه۴۶.
۳۱. ↑ جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۲.
۳۲. ↑ ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۷.
۳۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۲.
۳۴. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.
۳۵. ↑ مائده/سوره۵، آیه۶.
۳۶. ↑ ابراهیم/سوره۱۴، آیه۷.
۳۷. ↑ نمل/سوره۲۷، آیه۴.
۳۸. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۱۲.
۳۹. ↑ یس/سوره۳۶، آیه۷۳.
۴۰. ↑ یس/سوره۳۶، آیه۳۵.
۴۱. ↑ واقعه/سوره۵۶، آیه۷۰.
۴۲. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۰.
۴۳. ↑ مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۸.
۴۴. ↑ ملک/سوره۶۷، آیه۲۳.
۴۵. ↑ سجده/سوره۳۲، آیه۹.
۴۶. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۴۳.
۴۷. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.
۴۸. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۰.
۴۹. ↑ غافر/سوره۴۰، آیه۶۱.
۵۰. ↑ سبا/سوره۳۴، آیه۱۳.
۵۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۷.
۵۲. ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۴۷.
۵۳. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۵.
۵۴. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۴.
۵۵. ↑ قمر/سوره۵۴، آیه۳۵.
۵۶. ↑ ابراهیم/سوره۱۴، آیه۵.
۵۷. ↑ فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.
۵۸. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۳۱.
۵۹. ↑ سبا/سوره۳۴، آیه۱۹.
۶۰. ↑ شوری/سوره۴۲، آیه۳۳.
۶۱. ↑ احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.
۶۲. ↑ نمل/سوره۲۷، آیه۱۹.
۶۳. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۱.
۶۴. ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳.
۶۵. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.
۶۶. ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۴۷.
۶۷. ↑ تغابن/سوره۶۴، آیه۱۷.
۶۸. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۳۴.
۶۹. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۳۰.
۷۰. ↑ شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.
برگرفته از مقاله «حکم شکر».
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.