چرا این بخش را قرار دادیم ؟
لطفا چنانچه طالب موفقیت و روانشناسی مثبت گرا و قوانین جهانی موفقیت هستید ، این بخش را تا انتها ، آنهم بدون هیچگونه تعصب مطالعه فرمایید ، و چنانچه دلایلی منطقی برای رد آن پیدا نمودید آنرا قضاوت و کنار بگذارید .با تشکر
در تمامی این سالها که ، مشاوره،تدریس و آموزش های زیادی را در قالب سمینار ، همایش و دوره های آموزشی برگزار می کردیم ، هیچ زمانی به اندازه اکنون دنیا دچار سردرگمی و گیجی فرهنگی ندیده بودم .شاید یکی از دلایل آنرا نیز بشود در شیوع فضای مجازی و سوشیال مدیاهایی دانست که امروزه ، راحترین و ارزانترین تکنولوژی در دست عموم مردم است دانست.
در کنار همه مزایایی که امروزه در عصر اطلاعات و فرااطلاعات و عصر سرعت می توان استفاده نمود ، بعنوان یک شهروند ایرانی مسلمان که در حد وسع خویش دغدغه داشته های فرهنگی و دینی خود را داریم ، باید کمی هم مراقب ریز گردهای فرهنگی که از خارج از جغرافیای فرهنگی ما وارد باغ فرهنگی و اعتقادی امان می شود باشیم.
البته نمی خواهیم متعصبانه و با دیدگاه بسته ، چیزی را قضاوت کنیم ،ولی این شرط عقل و منطق نسبی هر انسانی ست که همیشه چیز بهتر را فدای چیز بدتر یا کمتر نکند.به عبارت ساده تر باید مراقب باشیم که چنانچه در موردی چیزهایی داریم که بار فرهنگی، اعتقادی ، دینی ، ملی ، پیشینه ای … فراتری دارد ، آنها را به بهانه یادگیری متاعی تازه و جدید و اونور آبی از دست ندهیم
شاید بپرسید منظور چیست ؟
بتازگی در یک دهه گذشته عنوانی جدید و مثل همیشه بواسطه خارجی بودن جذاب ،وارد ادبیات موفقیت ما شده است تحت عنوان “هواوپونوپونو”
نمی گوییم چیز بدیست .ولی حرف ما این است که شاید این موضوعات برای دنیایی مملو از تکنولوژی جدید باشد ، ولی برای ما در شرق و در کشور ما نباید بوی تازگی بدهد.زیرا با کمی جستجو در گذشته خودمان متوجه می شویم که آموزه هایی که در خودمان داریم بسیار غنی تر و بسیار کارآمدتر می باشند.
بنابراین ضمن احترام به همه دوستانیکه علاقمند به چیزهای جدید یا خارجی هستند می گوییم که هر چیزی را بصرف تازگی اش چشم بسته نپذیریم
در ادامه قطره ای کوچک از اقیانوس فرهنگ اعتقادی خودمان را صرفا جهت آزمایش آورده ایم تا انشاالله ضمن توجه بیشتر از آن نیز بتوان بهره مند شویم
چرا هو اوپونوپونو به دنیای مردم راه یافته است ؟
در دنیای پرسرعت و پراسترس امروز، بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان دنبال روش‌های گوناگون برای کاهش استرس و اضطرابشان می‌گردند. این روش‌های درمانی که با روش‌های پزشکی مدرن متفاوت‌اند طب مکمل نامیده می‌شوند. در ۲ دهه گذشته طب مکمل در کشورهایی مانند استرالیا و آمریکا رشد چشمگیری داشته است. گرچه طب مکمل به‌تنهایی به کار می‌رود، پزشکان دریافته‌اند که استفاده از آن در کنار روش‌های مدرن می‌تواند تأثیر درمان را بیشتر کند. هواوپونوپونو یکی از این طب‌های مکمل است، روشی باستانی که می‌خواهیم در این مقاله شما را با آن آشنا کنیم.
چرا هو اوپونوپونو به دنیای مردم راه یافته است ؟
در دنیای پرسرعت و پراسترس امروز، بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان دنبال روش‌های گوناگون برای کاهش استرس و اضطرابشان می‌گردند. این روش‌های درمانی که با روش‌های پزشکی مدرن متفاوت‌اند طب مکمل نامیده می‌شوند. در ۲ دهه گذشته طب مکمل در کشورهایی مانند استرالیا و آمریکا رشد چشمگیری داشته است. گرچه طب مکمل به‌تنهایی به کار می‌رود، پزشکان دریافته‌اند که استفاده از آن در کنار روش‌های مدرن می‌تواند تأثیر درمان را بیشتر کند. هواوپونوپونو یکی از این طب‌های مکمل است، روشی باستانی که می‌خواهیم در این مقاله شما را با آن آشنا کنیم.
فلسفه پیدایش هواوپونوپونو چیست و از کجا بوجود آمده است ؟
تا زمانیکه فلسفه وجودی چیزی برای انسان مشخص نشده باشد ، بنظر نمی رسد که بتوان آنرا باور کرد و یا با طیب خاطر از آن پیروی نمود .به همین دلیل در این مقاله بر آن شدیم تا در این خصوص تحقیق و بررسی کوچکی انجام دهیم تا در صورت تایید از آن پیروی و در عدم تایید آنرا رد نماییم.به هر حال سطح باورپذیری هر پارادایم نسبت مستقیمی با فلسفه وجودی آن و مبتکر و بوجود آورنده آن ،یعنی منشاء پیدایش آن دارد
سئوال اول ) هواوپونوپونو از کجا بوجود آمده است؟
ابتدا به معنی و ترجمه این لغت می پردازیم .واژه هواوپونوپو در زبان مردم هون که مردمی باستانی و قدیمی از منطقه جنوب شرقی آسیا بوده اند ، به‌معنی « چیزپنهان‌شده» و «راز» است. مردم و اهالی این منطقه یا همان هون‌ها مردمی بودند که در طبق نوشته های قدیمی در جنوب شرق آسیا زندگی می کرده اند. در واقع گروهی از این مردم یعنی هون ها که در جزیره هاوایی ساکن بودند هواوپونوپونو را که نوعی روش درمانی مبتنی بر دعا بود را ابداع و تا به امروز مراسمات آنرا حفظ کرده‌اند. در واقع “هواوپونوپونو ” برای مردم آن منطقه نوعی روش درمانی معنوی به شمار می رفت ، روشی که از آن در درمان خود و درمان دیگران برای حل تضادهای درون فردی و تعارضات درون گروهی استفاده می کردند.به باور این مردمان روش هواوپونوپونو برای حل و فصل مشکلات این چنینی موثر بوده است.
البته باید یادآور شد که در دوران باستان ، گروهی از مردمان آن منطقه که تحت عنوان شمن‌ها که جادوگران قبیلهبودند از روش و شیوه “هواوپونوپونو” برای مراجعین خود در جهت رفع مشکلات استرس و اضطراب استفاده می کردند.از آنجایی که مردمان آن زمان تجربه اجتماعی زیادی برخوردار نبودند ، بدلیل موثر دیدن این روش ، حال چه در واقعیت چه در تصوراتشان ، آنها را جادوگران قبیله می پنداشتند.و از این رهگذر هر دو طرف سود می جستند.
نکته حائز اهمیت این موضوع این است که افراد معتقد به “هواوپونوپونو” بر این باور بودند که افکار و خاطرات هر فردی واقعیت زندگی او را می‌سازد و احساس درد ناشی از این خاطره ها و افکار مرتبط با آن درد است، پس با برطرف کردن و از بین بردن آن فکر یا خاطره می‌توان آن درد را درمان کرد.البته عده زیادی از دانشمندان بر این باور بودند که بعید است دردی جسمانی یا روانی صرفا با تغییر افکار و خاطرات از بین برود، اما مردمان آن منطقه یا همان هون ها معتقد بودند که دعاهای با شیوه و روش هواوپونوپونو می‌توانند برای بهبود وضعیت جسمانی و روانی فرد مؤثر باشند.
سئوال دوم) تاریخچه هواوپونوپونو چیست ؟
مردمان باستان منطقه هون یا همان هون ها بر این باور و عقیده بودند که هواوپونوپونو برای آنها نوعی روش درمانی است .لازم به ذکر است که مردمان منطقه پولینزی ، ساکنان جزیره‌ای به همین نام در اقیانوس آرام جنوبی، معتقد بودند که آنها نیز از این روش بهره می‌گرفتند. البته آنها از هواوپونوپونو برای حل تعارضات خانواده‌ها، حفظ صلح و حتی افزایش حاصلخیزی زمین استفاده می‌کردند. که در آن دوران، این روش هواوپونوپونو بیشتر بشکل یک مراسم گروهی اجرا می‌شد.
در خصوص هواوپونوپونو باید گفت که ،بومیان باستانی جزیره هاوایی نیز اعتقاد داشتند دردهای جسمانی آنها نتیجه مجازات خدایان آنها بابت خطاهایی بود که افراد جامعه آنها مرتکب می‌شوند، بنابراین هواوپونوپونو را برای جبران این خطاها و کسب آرامش دوباره به جامعه ضروری می‌دانستند.
سئوال سوم) در قدیم و عهد باستان هواوپونوپونو به‌روش سنتی چگونه انجام می‌شد؟
همانطور که گفته شد، “هواوپونوپونو” در گذشته بیشتر بعنوان ابزاری اجتماعی برای حل اختلافات به کار می‌رفت. که برای انجام این مراسم به‌شیوه سنتی باید مراحل زیر را دنبال کرد:
گردهمایی خطاکاران و کسانی که دچار درد هستند. این گردهمایی اغلب به‌میزبانی خانواده‌ای سرشناس ، مثلا رئیس قبیل انجام می‌شد که گروه‌های مختلف را می‌شناخت.
آنها بشکل گروهی ، دور هم جمع می شدند و بدرگاه خدا
آنوقت رئیس قبیله درخواست حل مشکل و تعارض ایجاد شده را از خدایانشان مطرح می نمود
پرس‌وجوی رهبر قبیله (میزبان) از افراد درگیر مشکل آنقدر صورت می گرفت تا یواش یواش به ره حلی برای حل آن برسند
در آن جلسه رهبر قبیله (میزبان) وظیفه هدایت گفت‌وگو ها حل تعارض را بعهده دارد
بشکل دوره ای زمان هایی را جهت سکوت بین گفتگوها در نظر می گرفتند
هر شخصی حق داشت که اعتراف خود را بشکل صادقانه به نیت‌ها و خطاها به درگاه خدایانشان در حضور میزبان انجام دهد
جبران فوری یا گرفتن یک قول برای جبران فوری خسارت‌ها در اسرع وقت از رئیس قبیله در حضور جمع انجام می شد
بخشش متقابل طرفین مورد تعارض ودرگیر ماجرا و رهایی یکدیگر از هرگونه گناه، خطا و دین
در پایان هم همه میهمانان دسته جمعی دعای پایانی می خواندند
و میزبان هم باید غذایی به میهمانان می داد
توضیح : در واقع هواوپونوپونو برای خودش و در زمان خودش نوعی جلسه آشتی کنان بود که توسط بزرگان قبیله برگزار می شد و از آنجایی که نتیجه نهایی جلسه ختم به خیر شدن جلسه و ماجرا بود و همه حال هوایشان خوب می شده است ، آنها احتمالا تصورشان این بوده است که نتیجه این دعاها و میهمانی دسته جمعی آنها بوده است .در صورتی که نتیجه نهایی نتیجه فرآیند کلی آن میهمانی بود که با ترتیب و توالی خاصش برگزار شده بود.
لطیفه ای نه چندان نامرتبط :
شخصی هر زمان که به چای می خورد ، دچار چشم درد شدید می شد و سالها بدنبال علت این چشم درد در زمان نوشیدن چای شیرین بود ، تا آنکه نزد پزشکی مجرب رفت و ماجرای بیماری خود را برایش تعریف نمود.پزشک بعد از انجام آزمایشات و عکسهای رادیولوژی بسیار زیاد و متعدد از تشخیص علت بیماری عاجز شده بود ، تا اینکه در آخرین جلسه مراجعه این بیمار ، همزمان با ورود ایشان آبدارچی مطب ، پای مخصوص آن پزشک را برایش آورد .آن پزشک که از همه راه های طبابت خود راه به جایی نبرده بود ، به یکباره به فکر فرو رفت که چای خود را به آن بیمار بدهد و از او درخواست کرد که او چای را با همان شیوه و روشی که آن بیمار در منزل خود می خورد ، آنرا میل نماید .بیمار نیز همین کار را کرد.و پزشک در تمامی آن لحظاتی که او مشغول آماده کردن چای درون لیوان و شیرن نمودن آن بود ، با دقت او را زیر نظر داشت و در آخرین لحظات به یکباره شوقی وصف ناپذیر از کشف علت بیماری او را همچون ارشمیدس وادار به کشیدن فریادی با صدای بلند کرد که می گفت یافتم ، یافتم .علت بیماری شما را یافتم .
وقتی که بیمار از پزشک معالج خود پرسید ، راست می گویی ؟؟ تو را خدا به من هم بگویید که علت چشم درد شدید من در هنگام خوردن چای شیرین چیست ؟ تو را خدا به من هم بگویید
و پزشک معالج پاسخ داد که عزیزم در هنگام شیرین کردن چای خود ، لطفا قاشقی را که با آن چای را شیرین می نمایید از درون لیوان بیرون بیاروید .زیرا آن قاشق در هنگام خوردن چای به چشمان شما اصابت می نماید و چشم شما دچار درد شدید می شود
آن بیمار در حالی که از پزشک خود خیلی خیلی تشکر و قدردانی می نمود ، از آن پس هر کجا می رفت صحبت از دستان طلایی این پزشک می کرد که بعد از سالها توانسته بود دلیل بیماری و درد چشمان او را تشخیص دهد .و آن پزشک از آن پس لقب ” مرد پنجه طلایی ” را در میان پزشکان شهر خود را دریافت نمود و تا پایان عمر با همین عنوان توانست بیماران بسیاری را جذب مطب خود نماید.
هواوپونوپونو به‌سبک مدرن
در دهه ۷۰ میلادی، زنی به‌نام “مورنا نالاماکو سیمئونا “که او نیز یکی از بومیان جزیره هاوایی و درمانگری شناخته‌شده بین اهالی هاوایی بود، روش‌های “هواوپونوپونو ” تغییر داد و آنرا به شیوه ای جدید مدرن‌سازی کرد. او هواوپونوپونی اجتماعی را تبدیل به روشی جهت درمان مشکلات شخصی آنها کرد.
سئوال چهارم) و اما ” مورنا نالاماکو سیمئونا ” چه کسی بود ؟
او یکی از شاگردان دکتر ایهلکالا هیو لِن که روانشناسی بالینی است. در واقع اگر بخواهیم بهتر در این مورد اطلاعات خود را تکمیل نماییم باید بگوییم که دکتر هیولن بود که روش “هواوپونوپوی جدید” را به شهرت رساند. و علت معروف شدن روش هواوپونوپونو این بود که دکتر هیولن مدعی شد با استفاده از این روش ، توانسته است مجرمان بخش روانی زندانی را در مدت ۴ سال درمان نماید. پس از مداخله دکتر لن در فرایند درمان زندانیان، آنهایی که به‌شدت درگیر خشونت بودند، اجازه یافتند آزادنه در محیط زندان حضور یابند. همچنین آنهایی که داروهای فراوانی مصرف می‌کردند، دوز داروهایشان کاهش یافت.
فارغ از صحت یا سقم داستان دکتر هیولن در خصوص ادعای او در درمان مجرمان بخش روانی زندانی، ادعای او موجب تحریک کنجکاوی بسیاری از خبرنگاران ، افراد علاقمند ، مردم جامعه و در نهایت باعث شهرت او و بر سر زبان ها افتادن این واژه یعنی ” هواوپونوپونو ” شد.
همانطور که گفتیم دکتر هیولن ، روش هواوپونوپونو را خود از خانم مورنا یاد گرفته بود دچار تغییراتی نمود و هواوپونوپوی جدید را در ۵ مرحله ،جهت سهولت یادگیری و به ذهن سپاری خلاصه نمود.
بر اساس نظر دکتر لن، هواوپونوپوی جدید ۵ ویژگی اصلی دارد:
تکنیک حل تعارضات درونی؛
مشارکت فرد و خدایش در فرایند درمان؛
حضور فیزیکی شخص در فرایند درمان؛
تکرار ادعیه خطاب به خدا
ببخش از سوی خدا.
داستان دکتر لن و زندانیان جانی چه واقعی باشد و چه نباشد، هواوپونوپونو به‌عنوان روشی درمانی در حال مشهورشدن است. و در حال حاضر، تعداد زیادی کتاب درباره این روش درمانی نوشته شده است و در سمینارهای مرتبط با طب مکمل نیز درباره آن صحبت می‌شود.
یکی از اصول تعالیم هواوپونوپونو و مبدعان آن ، اعتقاد به مسئولیت هر فرد در وضع درونی و بیرونی‌اش است. بر اساس این نظر، جهان درون و بیرون به یکدیگر متصل هستند. گرچه فرد مسئول تمام بدی‌ها و مشکلات جهان نیست، هر فردی سهمی در این مشکلات دارد، مشکلاتی که هم درون او و هم بیرون او، یعنی جهان را متأثر کرده‌اند.
درمانگران هواوپونوپونو اعتقاد دارند درمان با دفع افکار منفی، خاطرات بد و حل تعارضات انجام می‌شود. آنچه آنها پیشنهاد می‌کنند با مطالعات روانشناسی نیز منطبق است. بر اساس مطالعات علمی، نگه‌داشتن احساسات منفی در طولانی‌مدت اثر بدی بر سلامتی روانی و جسمی ما می‌گذارد. برعکس هرچه بیشتر توانایی بخشش و گذشت را در خود پرورش دهیم، از استرسمان کاسته می‌شود و در نتیجه سالم‌تر خواهیم ماند.
توجه :
مطالب بالا در خصوص هواوپونوپونو در حقیقت چیز تازه ای در حوزه علم روانشناسی یا یافته های رفتارشناسی یا علوم رفتاری نیست .بنظر می رسد صرفا جدید بودن آن مردم بومی منطقه ای موجب تعجب و بعدها تقدس آن در میان فرهنگ آنها ، مخصوصا استفاده کاربردی جادوگران از این شیوه کمک بسیار بزرگی به شهرت آن و تاثیرات خاص این روش شده است .
آموزش هواوپونوپونو به‌سبک مدرن
بر اساس نظریات مورنا سیمئونا، آنچه ما را تعریف می‌کند تجربیات زندگی است و آنچه بر ما گذشته روی دوشمان سنگینی می‌کند. وقتی احساس ترس یا استرس داریم، اگر به‌دقت به گذشته‌مان بنگریم، می‌توانیم ریشه‌های آنها را در وجودمان پیدا کنیم. وقتی با موقعیتی روبه‌رو می‌شویم که گذشته ما را تداعی می‌کند، ناخودآگاه احساسات مرتبط با آن را بازتولید می‌کنیم و بنابراین دچار ترس یا استرس می‌شویم.
به‌گفته دکتر لن، تعالیم هواوپونوپونو مبتنی بر تکرار تعدادی جمله یا ذکر است. جملاتی که به ما کمک می‌کنند مسئولیت کارها و عواقب آنها را بپذیریم. گرچه برخی معتقد به بیان و تکرار این جملات در هر شکل و زمانی هستند، زمان‌بندی و شیوه ادای جملات از دید معتقدان به هواوپونوپونو نقش مهمی در اثربخشی این روش درمانی دارد.
توجه :
مجددا یادآور می شویم که از مطالعه مطالب فوق نیز چیز جدیدی عائد علم یا حداقل یافته های امروزی نشده است .شاید این حرفها در زمان خود نشانه های اعجاب و خیرگی نتایج داشته باشد ولی امروزه دیگر با وجود پیشرفت های چشمگیر علوم مختلف بنظر نباید موجب تعجب یا خیرگی ما بشود .
و البته روی این قسمت از سخنم در خصوص تاثیر یکسری از کلماتی که در قالب چهار جمله در این روش تکرار می شود با مردم کشور عزیزمان ایران و با وجود دین کاملی که هدیه خداوند به ماست اسلام است ، می باشد.که این حرف ها خداقل برای ما مسلمانان که فرهنگی دینی مملو از تعالیم سازنده روحی ، روانی ، جسمی ، دنیوی ، اخروی و …. داریم نباید چیز اعجاب انگیزی بحساب بیاید.
شاید اگر غیر مغرضانه غیر متعصبانه به این موضوع بیندیشیم ، با کمی تامل به نتیجه واحد برسیم .چراکه در فرهنگی و در دین و شریعتی زیست می کنیم که برای هر مسئله ای ادعیه ای و ذکر و دعایی دارد .برای هر چالشی در زندگی راهنمایی کامل از بزرگانی معصوم و اندیشمندانی صاحب کسوت داریم .پس برای من بچه مسلمان شیعی نباید تکرار چهار جمله ای که شاید برای بومیان منطقه ای در فلان بخش از جغرافیای زمین آنهم در عهد باستان با شرایط آن زمان ، مطلبی اعجاب انگیز به حساب می آمده است و از برگزاری جلسات آن شاید بهره هایی هم می برده اند که ما منکر آن نیز نیستیم زیرا همه آن موارد موضوعات عادی و رایج علم امروز روانشناسی خودمان هستند و نه چیز جدید یا اعجاب انگیزی ، برای مردمان آن زمان و آن منطقه جدید و خارق العاده بوده ولی برای من نوعی در با این گنجینه های ارزشمند نباید این حس اعجاب انگیز را برانگیزاند.
زیرا هر چه باشد ما خودمان ثروتمند ترین فرهنگ دینی ، ملی ، شریعتی و بومی را داریم که به هر گوشه آن که می نگریم مملو از جواهرات فرهنگی ست.کافیست با همان ولع و ایمان و باوری که مطالب بیرونی را باور می کنند مطالب خود را باور نماییم و از آن مهمتر به مرحله اجرا در بیاوریم.
و اما ذکرهای هواوپونوپونو چیست؟
۱. متأسفم
۲. لطفا مرا ببخش
۳. سپاسگزارم
۴. دوستت دارم
فواید و مزایای هواوپونوپونو از دیدگاه مبتکران این روش :
تکنیک پاکسازی هواوپونوپونو به افراد امکان می‌دهند که موقعیت‌های مشکل‌زای زندگی را شناسایی و تحلیل کنند. نقش احتمالی خود در ایجاد مشکل را بفهمند و مسئولیت‌پذیرانه به آن موقعیت‌ها نگاه کنند.
در مجموع مزایا و فواید احتمالی هواوپونوپونو عبارت‌اند از:
بهبود سلامت روان، به‌خصوص در حوزه‌های اضطراب و افسردگی؛
کاهش استرس؛
سلامت جسم؛
مهار راحت‌تر احساسات؛
استحکام روابط؛
بهبود فرایند حل مسئله؛
کسب آرامش درونی.
تحقیقات علمی درباره هواوپونوپونو چه می‌گویند؟
تحقیقات درباره اثربخشی این روش اندک‌اند. با این حال همان تحقیقات اندک نیز اثربخشی برخی از تعالیم هواوپونوپونو مانند بخشش، قدردانی و عبادت را تأیید کرده‌اند.
در سال ۲۰۱۳، تعالیم هواوپونوپونو را به ۷۲ زن آموزش دادند و از آنها خواستند این تعالیم را در زندگی روزمره خود به کار گیرند. بیشتر این زنان کاهش فشار خون و استرس خود را گزارش دادند.
در سال ۲۰۱۱، فشار خون شرکت‌کنندگان در آزمایشی پس از آموختن تکنیک پاکسازی هواوپونوپونو به‌مدت ۹ هفته رصد و معلوم شد که فشار خون همه آنها کاهش چشمگیری یافته است.
هواوپونوپونوی سنتی نیز در دادگاه‌های ایالت هاوایی به عنوان روشی برای حل دعاوی به کار گرفته شد و اثربخش بود.
در مجموع می‌توان گفت هواوپونوپونو به‌عنوان ابزاری اجتماعی برای کاهش درگیری، افزایش همبستگی و اعتماد بین اعضای جامعه مفید است. البته هنوز باید تحقیقات بیشتری درباره اثربخشی هواوپونوپونوی مدرن انجام شود.
این کل ماجرای "هواوپونوپونو " بود قضاوت با شما :
تحلیلی مختصری از “هو اوپونوپونو ” :
بعد از مطالعه تاریخچه و مبتکران و مبدعان این روش و روند تغییرات تاریخی آن و شناختن افراد موثر ، از ایجاد تا شهرت تا آزمایش و غیره الان می خواهم با شما دوستان حرفی دیگر بزنیم:
فارغ از میزان صحت یا سقم همه اتفاقات و فارغ از کیفیت انتقال تاریخ و همه المان هایی که می تواند بر روی کیفیت یک پارادایم و یک عنوان و حضورش در دنیای زندگی مردم ، آیا با مطالعه همین مقدار از تاریخچه این موضوع احساس نمی کنیم که این موارد را در فرهنگ ، پیشینه و گذشته خودمان و حتی در علوم حال حاضر داریم .و حتی چنانچه بخواهیم یک نگاه مقایسه ای بین هو اوپونوپونو و داشته های فرهنگی – مذهبی خودمان بنماییم مجددا به این نتیجه می رسیم یا حداقل ما رسیدیم که ما بهتر از این موارد را داریم.باز هم می گوییم در تمام طول این تحقیق سعی و تلاش ما این بوده است که خارج از تعصب یا جانبداری پژوهش و تحقیق خودمان را انجام داده باشیم .به هر حال هر چه باشد ما مدعی نسلی تحصیلکرده و امروزی هستیم و نباید المان های اولیه یک تحقیق را زیر پا بگذاریم.
در ادامه برای تبیین بیشتر بعضی از موارد فرهنگی – دینی و مذهبی خودمان را آورده ایم
باز هم قضاوت با خود شما
زیرا هر جا چیزی بهتر را خودمان داشته باشیم عقل و منطق حکم می کند که از داشته های خودمان استفاده بنماییم
شاید در بعضی از موارد از قبیل تکنولوژی یا بعضی چیزها ، دیگران از ما جلوتر باشند ولی حداقل در این مورد ما باقاطعیت می توانیم ادعا کنیم که با تکیه بر پایه های اعتقادی و فرهنگی خودمان می توانیم دغدغه هایی که این فرمول مدعی رفع آنهاست از قبیل :
- بهبود سلامت روان، به‌خصوص در حوزه‌های اضطراب و افسردگی؛
- کاهش استرس؛
- سلامت جسم؛
- مهار راحت‌تر احساسات؛
- استحکام روابط؛
- بهبود فرایند حل مسئله؛
- کسب آرامش درونی.
در ادامه بخشی کوتاه را برای شماعزیزان آورده ایم
جملات تاکیدی واقعی
همانطور که پیشتر گفته بودیم ، درست است که جملاتی تحت عنوان جملات تاکیدی در روانشناسی و مسیر موفقیت داریم که با تکرار آنها ، احساس ما بهبود می یابند و بوسیله آنها می توانیم ضمیرناخودآگاه امان را برنامه ریزی کنیم تا بتوانیم بهتر و راحتر به اهداف و آرزوهایمان دست پیدا کنیم .
ولی
آیا این هم قبول داریم که تا خداوند اراده نکند و تا پروردگار نخواهد برگی از درخت به زیر نخواهد افتاد؟!
آیا قبول داریم که کارها، همه بدست خداوند است و همه اراده ها در راستای اراده اویند؟!
پس بنظر می رسد در کنار ابزار های ساده ای که فرا گرفته ایم و از کاربردهای آن استفاده می نماییم یادمان باشد که همه قوانین ، همه مسیرها و همه فرمول های این جهان هستی ، تا خداوند نخواهد و اراده ننماید ، کمترین تاثیری و کمترین نتیجه ای نخواهند داشت .
پس این بخش را برای آن دسته از عزیزانی آورده ایم که ضمن احترام به روش های ساده تر و روش های اول مثل مباحث جملات تاکیدی ، تجسم خلاق و … آن دسته از عزیزانی که می خواهند با خود منبع و خالق این جهان هستی ، ارتباط پیدا نمایند و راه مستقیم تر را سریعتر طی نمایند ، در ادامه این مطالب را آورده ایم
ذکر : سه ذکر مهمی که معجزه می کنند / بهترین ذکر پیش خدا
ذکر: هر انسانی در زندگی بنا به فطرت خود در پی آرامش روحی و روانی است که بخش بزرگی از آن بواسطه توکل و پرستش به وجود می آید.
به همین علت ما در این بخش سعی کرده ایم جملاتی که واقعا ارزش تاکید شدن و ارزش تکرار برای رسوخ در سلولهای بدن و مغز و ذهن انسان را دارند بعنوان نمونه از فرهنگی دینی خودمان برای شما عزیزان انتخاب نموده ، تا عزیزانیکه بدنیال استفاده از فرمول هایی برای رسیدن به آرامش و احساس خوب در راستای تحقق اهداف خود هستند ، بتوانند از آنها بهره لازم را ببرند..
سه ذکر مهم
یکی از اصحاب امام صادق (ع) از ایشان نقل می‌کند که ایشان فرمود: هر دعایی که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پی بریده است، حمد خدا باید و سپس ستایش.
حضرت علی(ع) به کمیل فرمود: «ای کمیل: در برابر هر مشکلی بگو: «لاحول ولاقوّه الاّبالله» خداوند کفایت آن مشکل را می‌کند و هر زمان نعمتی به تو رسید بگو: «الحمدلله» تا باعث فزونی نعمت شود و هرگاه روزی تو به تأخیر افتاد، «استغفار کن» که باعث گشایش روزی است!»
از سوی معلمی بزرگ مثل حضرت علی (ع) برای شاگرد مستعدّی مثل کمیل، سه ذکر بسیار عالی و مهم برای سه هدف بزرگ بیان شده است.
معنای ذکر «لا حول و لاقوّه الا بالله» این است که تمام قدرتها به دست خداست و حلاّل همه مشکلات اوست.
اگر این معنی را باور کرده و با تمام وجود به در خانه او برویم و حالتی شبیه حالت غریق در دریا پیدا کنیم، که جز قدرت خداوند به هیچ چیز دیگر فکر نکنیم، خداوند ما را کفایت خواهد کرد.
ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
داروی نود و نه بیماری
از رسول خدا (ص) روایت شده‌است که فرمودند: گفتن ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» دارویی است که نود و نه بیماری را بهبود می‌بخشد که آسان‌ترین آنها اندوه است
و معنای این کلمه چنین است: هیچ حرکت و نیرویی جز به سبب و خواست خدا پدید نیامد. (مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۹۶ )
تاخیر زمان مرگ
امام صادق (ع) فرمودند: آن کس که هزار بار بگوید «لا حول ولا قوه الا بالله» خدای تعالی زیارت کعبه را روزی‌اش خواهد نمود و اگر مرگش نزدیک باشد، خدا آن را به تاخیر خواهد انداخت تا حج را روزی‌اش سازد.(مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۹۶ )
اسم اعظم
امام رضا (ع) فرمود: هر کس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»؛ به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیک‌تر شده و به راستی که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است. (سفینه البحار، ج ۱، ص ۶۶۱)
برآورده شدن حاجت
امام صادق(ع) فرمودند: کسی که دعا می‌کند و در پایان می‌گوید «ماشا الله، لاحول و لا قوه الا بالله» حاجتش برآورده شود. (ثواب الاعمال، ص ۲۳)
ذکر الحمدلله
ذکر الحمدلله
پیام ذکر «الحمدلله» این است که با رسیدن به نعمتی مغرور نشده و نعمت را از جانب او بدانیم، در این صورت نه تنها نعمت باقی میماند، بلکه فزونی مییابد.
تحمید الهی
یکی از اصحاب امام صادق (ع) از ایشان نقل می‌کند که ایشان فرمود: هر دعایی که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پی بریده است، حمد خدا باید و سپس ستایش او.
من گفتم: نمی دانم چه اندازه از تحمید و تمجید بس است؟
حضرت فرمود: بار خدایا! تویی آغاز و پیش از تو چیزی نیست و تویی انجام و پس از تو چیزی نیست، تویی آشکارا و فرازتر از تو چیزی نیست و تویی نهان و در برابر تو چیزی نه و تویی عزیز و حکمت دار (اصول کافی، ج ۶، ص ۱۱۵.)
ذکر الحمدلله هنگام خواب
امام صادق (ع) فرمودند: کسی که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان بیرون می‌آید: «الحمد لله الذی علا فقهر و الحمد لله الذی بطن فخبر، والحمد لله الذی ملک فقدر و الحمد لله الذی یحیی الموتی و یمیت الاحیا و هو علی کل شی قدیر.»
یعنی: همه ثناها مخصوص خداوندی است که پیروز و غالب است، همه ثناها مخصوص خداوندی است که دانا به نهان و آشکار همه چیز است، همه ثناها مخصوص خداوندی است که مالک و تواناست، همه ثناها مخصوص خداوندی است که مردگان را زنده نموده و زندگان را می‌میراند و او بر هر چیزی تواناست. (ثواب الاعمال، ص ۳۲۹)
ذکر استغفرالله
ذکر استغفرالله
ذکر سوم (استغفرالله) است. معنای استغفار این است که دیگر به سراغ گناه نرویم؛ چون یکی از عوامل معضلات اقتصادی در جامعه، گناهان هستند، جامعه گناهکار جامعه فقیری هم خواهد بود.
البته بروز این مشکلات در هنگام گناه، زنگ بیدارباشی است برای مومنان.
ثواب استغفار
امام باقر (ع) از پدرانش (ع) نقل می‌نماید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خوشا به حال آن که روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهی استغفر الله باشد. (ثواب الاعمال، ص ۳۵۵)
کلید آمرزش گناهان کبیره
امام صادق (ع) فرمودند: هیچ مومنی نیست که در شبانه روز مرتکب چهل گناه کبیره شود، آن گاه با پشیمانی بگوید: استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم بدیع السموات و الارض ذالجلال و الاکرام و اءسئله ان یتوب علی (از خداوندی که جز او خدایی نیست، زنده و قیوم (ازلی و قائم به ذات خویش) و پدیده آورنده آسمان‌ها و زمین، که بزرگ و عزیز است، آمرزش خواسته و از او می‌خواهم مرا ببخشد)، مگر این که خداوند آن گناهان را می‌آمرزد و در کسی که هر روز بیش از چهل گناه کبیره مرتکب شود، خیری نیست .(ثواب الاعمال، ص ۳۶۳ ).
آثار ذکر خدا
«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. در این جا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
مورد یاد خدا قرار گرفتن
«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید.
ذکر خدا معنای وسیع و مصادیق فراوانی دارد. انسانی که در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاکی است که سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیک‌ها می‌باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن می‌سازد، خداوند نیز در تمامی مراحل زندگی و در اوج مشکلات و سختی‌ها او را تنها نمی‌گذارد.
همنشینی با خدا
کسی که همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنان که در حدیث قدسی به حضرت موسی (ع) فرمود: ای موسی؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند، موسی سؤال کرد: روزی که هیچ پناهی نیست جز پناه تو چه کسی در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها که مرا یاد می‌کنند و من نیز آنان را یاری می‌کنم، و با هم دوستی می‌کنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان کسانی هستند که وقتی بخواهم به اهل زمین بدی برسانم، آنها را یاد کرده و به خاطر آنان بدی را دفع می‌کنم.
محبت خداوند
انسانی که پیوسته به یاد خداست، حب الهی در قلبش جای می‌گیرد. چنانچه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات و در تمامی افکار خود شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم می‌شود. در روایت نیز آمده است.
«من اکثر ذکر الله احبه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم می‌شود.
پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد
فلاح و رستگاری
از نظر قرآن کریم ذکر خدا زمینه رستگاری انسان را فراهم می‌سازد: «وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.
افزایش برکت و حضور ملائکه
از روایات استفاده می‌شود خانه‌ای که ذکر خدا در آن بسیار شود، برکتش بسیار می‌شود و ملائکه در آن خانه حاضر و شیطان‌ها دور می‌گردند، و آن خانه برای اهل آسمان‌ها آن چنان درخشنده است که ستارگان برای اهل زمین، و خانه‌ای که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدا در آن نشود، برکتش کم است و ملائکه از آن خانه گریزان می‌شوند.
آرامش
آرامش و اطمینان گمشده انسان امروزی است که در آرزوی به دست آوردن آن می‌باشد قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را به بشر معرفی می‌نماید:
«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.
دوری از شیطان
آنان که به یاد خدا هستند از وسوسه‌های شیطان متأثر نمی‌شوند و یاد خدا سلاحی است که از آنها در برابر شیطان محافظت می‌نماید.
«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بیند و) ناگهان بینا می‌شوند.
غذای روح
حضرت علی (ع) می‌فرماید: «مداومت بر ذکر الهی غذای روح و کلید رستگاری است.» با توجه به اهمیت «ذکر الهی» و نقش سازنده آن در پیشرفت معنوی انسانهای مؤمن، خداوند مؤمنان را از توجه به اموری که انسان را از یاد خدا باز می‌دارد بر حذر می‌دارد:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال و اولادتان شما را از یاد خدا باز ندارد و هر کس چنین کند از زیانکاران است.
بدیهی است توجه به مال و زندگی دنیوی در صورتی نهی شده است که انسان را از ذکر و یاد خدا باز دارد و به عبارت دیگر؛ هدف انسان در زندگی توجه به آنها باشد ولی در صورتی که انسان مراقب نفس خویش باشد و از اینها به عنوان وسیله برای رسیدن به سعادت ابدی استفاده کند، نه تنها مذموم نیست بلکه سفارش هم شده است.
پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد اما اگر علاقه افراطی به آنها سدی در میان انسان و خدا ایجاد کند، بزرگترین بلا محسوب می‌شود و خسرانی بزرگ است که در آیه شریفه به همین معنا اشاره شده است.
تعبیر خاسرون
تعبیر به «خاسرون» به خاطر این است که حب دنیا چنان انسان را سرگرم می‌کند که سرمایه‌های وجودی خویش را در راه لذت ناپایدار و اوهام و پندارها صرف می‌کند و با دست خالی از دنیا می‌رود در حالی که با داشتن سرمایه‌های بزرگ برای زندگی جاودانه‌اش کاری نکرده است.
در حالات عالم بزرگ «شیخ عبدالله شوشتری» از معاصرین مرحوم علامه مجلسی نوشته‌اند: او فرزندی داشت که بسیار مورد علاقه او بود، این فرزند سخت بیمار شد، پدرش مرحوم شیخ عبدالله، هنگامی که برای ادای نماز جمعه به مسجد آمد پریشان بود، هنگامی که طبق دستور اسلامی، سوره «منافقین» را در رکعت دوم تلاوت کرد و به این آیه رسید، چندین بار آیه را تکرار کرد! پس از فراغت از نماز، بعضی یاران علت این تکرار را سؤال کردند، فرمود: «هنگامی که به این آیه رسیدم به یاد فرزندم افتادم، و با تکرار آن به مبارزه با نفس خود برخاستم، آن چنان مبارزه کردم که فرض کردم فرزندم مرده، و جنازه‌اش در برابر من است و من از خدا غافل نیستم، آنگاه بود که دیگر تکرار نکردم.»
تقدیم به شما عزیزان (دعای جهت حل مشکلات و چالش ها)
دعای عظیم الشأن و سریع الاجابه برای گشایش در کار
خدایا! تو را در محبوبترین چیزها نزدت که یگانه پرستى است اطاعت نمودم، و تو را در مبغوض ترین چیزها که کفر است نافرمانى نکردم، پس آنچه از گناهان بین این دو است بر من بیامرز، اى آن که گریزگاهم تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سویت پناه آوردم مرا ایمنى بخش، خدایا! بیامرز از نافرمانی هاى بسیارم را در پیشگاهت، و طاعت اندکم را در آستانت بپذیر، اى تنها توشه ام از میان توشه ها، و اى امید و آرامش، و پناه و تکیه گاهم، و اى یگانه و یکتا، اى که گفتى «بگو او خداى یکتاست، خداى بى نیاز است، نه زاده و نه زاییده شده، و برایش همتایى نبوده است»
دعایی دیگر برای گشایش کار
امام سجاد(علیه السلام) در دعای ۵۴ صحیفة سجادیه فرموده اند که هر گاه اندوه و گرفتاری دنیا به شما روی آورد این گونه خدا را بخوانید:
«یا فارِجَ الهَمِّ وَ کاشِفَ الغَمِّ، یا رَحمنَ الدُّنیا والاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و الِ مُحَمّدٍ وَ افرُج هَمّی وَاکشِف غَمّی یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَم یَلِد وَ لَم یوُلَد وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعصِمنی وَ طَهِّرنی وَ اِذهَب بِبَلِیَّتی.
آن گاه آیةالکرسی (آیة ۲۵۵ سورة بقره) و سورة فلق و ناس و توحید را بخوانید و بگویید: «ای خدای من، مانند کسی که نیازمندیش به نهایت رسیده و فریادرسی نمی یابد و نیرویش سست شده و نیرودهنده ای نمی شناسد و گناهانش بسیار است و آمرزنده ای سراغ ندارد… جان مرا آن دم بازستان که در ایمان استوار باشم و رشتة نیاز مرا از این جهان بگسل و میل و رغبت و نیاز مرا به آنچه در نزد توست قرار ده… خدایا میل و نیاز مرا در درخواست از خودت آن گونه قرار ده که آنچه دوستانت از تو می خواهند من نیز از تو بخواهم و از آنچه می ترسند بترسم…».
