ساختار جهان هستی
مدل ارتباطی انسان با جهان هستی
مدل چیست ؟
مدل در علم کامپیوتر و هوش مصنوعی به معنای یک سیستم ریاضی یا الگوریتم است که با توجه به دادههای ورودی، خروجی مورد انتظار را تولید میکند. مدلها در واقع ابزارهایی هستند که میتوانند برای پیشبینی، طبقهبندی، تشخیص و تصمیمگیری در موارد مختلف مورد استفاده قرار بگیرند. مدلها معمولاً با استفاده از دادههای آموزش، توسعه و بهبود مییابند و ممکن است نیاز به تنظیم و بهروزرسانی دورهای داشته باشند. مدل ها انواع و اقسام مختلفی دارند که هرکدام از درچه سختی خاص خودشان برخوردار هستند ،ولی همه آنها یک وظیفه عمومی دارند ،و آن وظیفه ساده نمودن مفهومی هستند که می خواهند به مخاطب برسانند.بنابراین یادتان نرود که مدل ها ،الزاما همه چیز را به ما نمی گویند ،الزاما در همه جزییات حرف برای گفتن ندارند.الزاما در همه چیزهای ریز ،درست و صحیح بنظر نمی رسند ولی یک چیز مسلم است ،و آن چیز این است که آنها آمده اند تا ما آن موضوع را راحتر و ساده تر متوجه شویم.همین و بس.
بنابراین یادمان باشد که مدل،در زمینه فکری و ذهن ، ابزاری هستند که بوسیله آن بتوانید ،جهان بینی خود،دستورالعملها،روش های اجرایی در طول مسیر،بایدها و نبایدها،خط قرمزها،و چگونگی به اجرا گذاردن متدها ،همه و همه را در آن و بوسیله آن توضیح دهید و برای درک تفسیر و تجسم بیشتر جهان خود بتوانید از آن بهره ببرید.
شاید اگر بگوییم که علت به بیراه رفتن های اکثر افراد، علت سردرگمی در اجرای دستورالعملها، علت متحیر ماندن در چگونگی اجرای روشهای موفقیت و بسیاری دیگر از سردرگمی ها ، نداشتن یک مدل تصویری از جهانی که در آن زندگی می کنند ،است ،گزافه نگفتیم.
این مدل (شکل تصویری) در عین سادگی و تکراری بودنش برای بسیاری از عزیزان ،حلال و راهگشای مشکلات ادراکی خیلی از دوستانی است که مشتاق موفقیت و رسیدن به اهدافشان هستند و در دوره های آموزشی بسیاری نیز شرکت کرده اند ،ولی متاسفانه احساس می کنند که ذهن آنها تبدیل به یک انباری از اطلاعات، چه بسا مفید و بعضا جذاب و جالب شده است که بدلیل عدم ارتباط برقرار کردن با آن یا عدم مشخص بودن خط مرزهای تعاریف و بایدها و نبایدها در اجرا، در حال خاک خوردن و بصورت بلااستفاده در انباری ذهن اشان ،همانجا بدون هیچ کاربردی افتاده اند.
برای تسهیل در کاربرد و کمک حال بودن این مدل که قالب تصویری بسیار ساده ،دراین مقاله آموزشی به شما ارائه شده است ،کافیست چند سئوال ساده از ذهن خودتان بپرسید:
سئوال اول :
تصویر یا تجسم شما از یک انسان خوب چیست ؟
سئوال دوم :
تصویر شما از بهشت ،چگونه است ؟
سئوال سوم :
تصویر یا تجسم ذهنی شما از کلمه مقررات چیست ؟
سئوال چهارم :
تصور و تجسم شما از واژه “باید ” یا ” نباید ” چیست ؟
سئوال پنج :
از نظر شما شکل یا تصویر ، مراقبت چگونه است ؟
همانطور که می دانید هر کدام از شما عزیزان ، تصویر و تجسم متفاوتی از واژه یا سئوالی که از شما پرسیده شده است ، در ذهنیت خودتان خلق نموده اید.که لزوما هیچکدام از آنها نه درست هستند و نه اشتباه .زیرا تصاویری که شما عزیزان از هر کدام از این واژه ها در ذهن خود ساخته بودید ،حسب تجربیات و ادراکات گذشته اتان ، دارای خصوصیات خاص خودش می باشد.
حال به موضوع جهان هستی، دنیا و بایدها و نبایدها و چگونگی هایی که در این جهان با آنها مواجه هستیم بر می گردیم ،و در مورد اینکه چگونه این بایدها یا نبایدها را باید رعایت کنیم ، و اینکه این بایدها در چه زمین یا پلتفرمی باید رعایت بشوند ، و یا ، مرز هر کدام از باید ها تا کجاست ؟ و نبایدها را از کجا به بعد باید رعایت کنیم ؟ و در پایان اصلا و اساسا ،چه تصویری از این سئوالات در ذهن شخص ، شکل می بندد که بوسیله آن شکل به همه این سئوالات پاسخ بدهد؟
قبول دارم که بحث کمی فلسفی و شاید هم کمی گیج کننده شد .
اشکالی ندارد ،کاملا طبیعی است .مخصوصا برای کسی که برای اولین بار به این مسائل به این شکل می نگرد.
اما ادامه بحث :
می خواهم همه سئوالات بالا را با یک تصویر و یک مثال، خیلی خیلی ساده و راحتش کنم .
تصور کنید این سئوالات از شما پرسیده می شود :
شما نباید اجازه بدهید ،توپ از زمین بیرون برود
شما حتما ،باید توپ را وارد گل بکنید
شما باید ،هر 5 دقیقه یکبار به کنار زمین بیایید
شما باید ، در پایان مسابقه از زمین خارج بشوید
آیا با شنیدن ان جملات ،اولین واژه ای که به ذهن شما خطور می کند ، واژه ،زمین نیست ؟قطعا همینطور است .
زیرا واژه زمین برای کسانی که بسکتبالیست هستند ، همان زمین بسکتبال خواهید بود
ولی برای کسانیکه فوتبالیست هستند ، زمین فوتبال تصور خواهد شد
و برای کسانیکه ،مثلا والیبالیست هستند ، قطعا زمین والیبال تجسم خواهد شد .
حال اگر گوینده این جملات ،که احتمالا یک مربی می باشد، در کنار گفتن این کلمات ، یک تصویر از زمینی که در موردش دارد صحبت می کند بیاورد ،بنظر شما کار او راحتر نمی شود .آیا اطمینان او کامل نخواهد شد که دیگر همه شاگردانش ،حتی کسانیکه والیبال هم باز می کنند ، به اشتباه به زمین والیبال نخواهد رفت ؟
قطعا همیطور خواهد بود .
در واقع این تصویر ،در اینجا بعنوان یک مدل دارد نقش آفرینی می کند.بعنوان یک نقشه است که دارد به رسانده مفاهیم و کلمات خارج شده از دهان مربی ، در ذهن شاگردان او کمک می نماید.
آیا بنظر شما اینگونه نیست ؟ !
ارتباط انسان با طبیعت در نظام هستی
بطوریکه در منابع متعدد ذکر شده است, انسان در نظام هستی, ارتباطات و روابط گوناگونی دارد که هریک از این ارتباطات اقسام گوناگونی را در خود جای می دهند. می توان این ارتباطات را در چهار دسته ی عمده تقسیم بندی کرد:
- ارتباط با خویشتن
- ارتباط با خدا
- ارتباط با طبیعت و جهان هستی
- ارتباط با دیگران ( همنوع خود)
هر انسانی
1) در “رابطه با خویشتن”، باید اولاً خود را به خوبی بشناسد و جایگاه واقعی خود را درک کند و در کنار آن نیز خود را بسازد و در این راه اهتمام داشته باشد.
2) در رابطه با خداوند اولاً نسبت به او شناخت و معرفت پیدا کند و با معرفت به او، به وجود او و صفات علیا و اسمای حسنایش باور پیدا کند و ثانیاً تنها او را اطاعت و عبادت کند.
3) در رابطه با طبیعت نیز باید چگونگی رابطه جهان هستی را با خداوند دریابد و همچنین بداند که خود او نسبت به جهان هستی و طبیعت چه رفتار و کرداری باید داشته باشد تا برخورداری متقابل حاصل شود و در این ارتباط باید با رویکرد و تفکر سیستمی به جهان هستی اثرات اقدامات انسانی بر این جهان و واکنش های احتمالی و متقابل جهان هستی و طبیعت را در نظر داشته باشد.
4) در رابطه با دیگران و همنوعان خود نیز باید بداند که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی، منشأ حقوق و تکالیف معینی است که انسان در زندگی اجتماعی با توجه به کرامت و مسؤولیت خویش باید آن ها را رعایت کند تا زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی باشد.
در این مقاله قصد ندارم روی تمام این موارد بحث کنیم زیرا مطالعات گوناگونی و ارزشمندی در مورد اکثر این ارتباطات توسط محققان و کارشناسان انجام شده و منابع متعددی در این خصوص در دسترس می باشد ولی در مورد ارتباط با جهان هستی و طبیعت متاسفانه منابع کمی وجود دارد که برای عموم مناسب باشند. پس ذکر چند نکته در این باره خالی از لطف نیست.
رابطه ی بین انسان و طبیعت رابطه ی تسخیری است ولی باید توجه داشت که انسان باید با رسیدن به کمال نسبی و کسب ارزش وجودی خود، امانت دار امینی برای خدا باشد تا این رابطه تسخیری باشد و در صورتی که در این امانت یعنی جهان هستی و طبیعت خیانت کرده و مصرف نادرستی داشته باشد، طبیعت ارزشمند تر انسان خواهد شد و همان طبیعت و جهان هستی واکنش نشان داده و با او مقابله خواهند کرد زیرا این جهان و طبیعت موجود طبق یک سیستمی که خدا آنها طراحی نموده کار می کند و طبیعی است که اختلال در قسمتی از این سیستم باعث واکنش کل و یا قسمتی از این سیستم خواهد شد. “آیا پنداشته اید ما شما را عبث و بیهوده آفریده ایم.آیافکر می کنید انسان به حال خودش رها می شود؟”(قرآن مجید). به همین خاطر رابطه ی انسان با طبیعت در میان ارتباطات چهارگانه ی مذکور شگفت انگیز تر و در عین حال پر ابهام تر است.
انسان برای ایجاد تعامل موثر و کارا با جهان هستی و طبیعت نباید تنها رویکرد بهره بردار را اتخاذ کند, بلکه باید خود را به نحو احسن با طبیعت وفق داده و با آن ارتباط عالی برقرار کند. انسان باید با باور به وجود نظام حکیمانه الهی و با تامل در جهان هستی و طبیعت, پیام های طبیعت را درک کرده و از آنها درس بیاموزد.
این همه نقش عجب بر درودیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
رابطه انسان و طبیعت باید بر اساس این قاعده باشد که آنچه در این عالم وجود دارد مظهر عظمت خداست و ما در قبال آن مسوولیت داریم. و باید بدانیم که هر کاری که انجام می دهیم در نظام طبیعت تاثیر می گذارد.
ابروباد ومه وخورشید وفلک در کارند تا تونانی به کف آری وبه غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشنه و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
در تعالیم اسلامی, احادیث و خصوصاً قرآن یک سلسله اطلاعات درباره جهان هستی و طبیعت هست که تدبر در آنها و عمل به آنها درتنظیم ارتباط انسان با طبیعت موثر است. از جمله اینکه خداوند در قرآن تاکید مىکند که طبیعت زنده و باشعور است و انسان با جهان ىآگاه و هوشیار سر و کار دارد و قرآن تاکید می کند همه موجودات زبان دارند و خدا را تسبیح میکنند اما ما آن را نمی فهمیم و درکی از آن نداریم ولی نفهمیدن ما دلیل خوبی نبیست برای اینکه ثابت کنیم جمادات زبان ندارند. سعدی می گوید:
تسبیح گوی او نه بنی آدمند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد!
باید توجه داشته باشیم که هیچ توسعه و پیشرفتی بدون ارتباط مناسب با طبیعت و محیط زیست و در نظر نگرفتن اکوسیستم و عدم توجه به اثرات و واکنش های طبیعت و اکوسیستم پایدار نخواهد بود و علیرغم بوجود آمدن نتایج مثبت کوتاه مدت, در دراز مدت هزینه ی هنگفتی را برای جامعه به بار خواهد آورد. اگر بخواهیم نمونه های از این بی توجهی ها که هزینه های زیادی را به بار آورده را ذکر کنیم می توانیم به مواردی همچون آلودگی ها, اختلال در لایه ازون, تغییر اقلیم، گرم شدن زمین و غیره اشاره کنیم که علاوه بر هزینه های مشهود مالی, هزینه های اجتماعی و روانی گوناگونی را به بار آورده است.
یکی از زیر سیستم های مهمی که اهمیت ویژه ای داشته و در نظر گرفتن آن در تصمیم گیری ها ضروریست اکوسیستم حیوانات و حیات و حش است که تاثیر عمده ای در کارکرد مناسب اکوسیستم جهان هستی دارد. و به قول سهراب:
و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد.
و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون.
و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت.
و اگر خنج نبود، لطمه میخورد به قانون درخت
و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی میگشت.
وقتی که جهان هستی بر پایه ی یک نظام و سیستم جامعی طراحی شده و بارها در قرآن به وجود این نظام حکیمانه اشاره شده است روا نیست که ما تصویری منفک و جزیره ای نسبت به ارتبتطمان با جهان داشته باشیم بلکه باید بصورت تفکر سیستمی بکوشیم تا ارتباط بین اجزای این جهان را تا حد ممکن درک کنیم.
حال برای آنکه بتوانیم بین خودمان و جهان یک رابطه دوطرفه را تصور کنیم،نیاز به داشتن یک مدل هستیم.البته این را بگوییم که مدل ها ،در واقع یک نوع ابزاری هستند که برای کمک به ادراک و فهم موضوع آمده اند ،بنابراین از شما می خواهیم که در این مدل ها بدنبال ،تناقض یا اشکالات نگردید،بلکه از کاربرد آن استفاده کنید و از اینکه کار یادگیری و فهم و درک شما را از موضوع و بحث راحتتر نموده است خوشحال باشید و البته شکرگزار خداوند.
مدل پیشنهادی :
تذکر: مجددا یادآور میشویم که مدل ها را برای سهولت در درک و فهمیدن آورده ایم .الزما اینگونه و به این سادگی نخواهد بود.صرفا جهت یادگیری و ایجاد حس ارتباط با مفاهیم آورده شده اند.
مدلی که به شما پیشنهاد می دهیم تا بوسیله آن بتوانیم بسیاری از موضوعات را توضیح دهیم و پاسخی منطقی و کاربردی برای آنها داشته باشیم به این گونه است که ،بهتر است که جهان هستی را بصورت کشوری در نظر بگیریم که این کشور با مجهزترین و پیشرفته ترین دوربین ها و مدارها و ماهواره های دقیق ،تمامی حرکات ،رفتارها ،حتی افکار و باورها و از آن بالاتر حتی احساسات همه انسان ها را شناسایی می کند و نوع و میزان انرژی آنها را تشخیص می دهد .
البته این همه موضوع نیست ،بلکه این تجهیزات بعد از تشخیص و دریافت انرژی این مواردی که گفتیم ، آنها را آنالیز کرده و بعد از مدتی مجددا همان نوع و شدت از انرژی را به همان شخص برمیگرداند.برای درک و ادراک بهتر این مطلب به شکل زیر توجه نمایید.
شاید تا همین جای کار ،متوجه شده باشیم که چرا بعضی از افراد که مرتبا در مورد بیماری و مریضی های لاعلاج ،صحبت می کنند ،بیشتر به همان نوع بیماری هم مبتلا می شوند.چرا افرادی که بیشتر از ثروت و پول درآوردن و راه حل های ثروتمند شدن حرف می زنند ،بیشتر ثروت دارند.آدمایی که بیشتر از علم و دانش و یادگیری حرف می زنند و در مورد آن فکر می کنند ، افراد باسوادتر و با معلومات و علم بیشتری هستند.
بله این مدل ، براحتی و بدون هیچگونه توضیح اضافه دیگر،می تواند اینگونه سئوالات را پاسخ دهد .حالا دیگر مهم نیست که اسم و عنوان آنرا در یک کشور با یک فرهنگ یا در میان افراد فلان جامعه چه عنوانی روی آن می گذارند.
مهم نیست اسمش “قانون جذب ” است ،یا اصل کارما.اهمیتی ندارد که اسمش در فرهنگهای بودایی مثلا فلان چیز است و در فرهنگ های ایران قدیم با شعر و ادبیات فارسی چیزی دیگر است .البته وقتی می گوییم مهم نیست ،منظورمان بی ارزش بودن آن نیست .بلکه منظور این است که این موضوع یک چیز عمومی در همه جهان و در همه فرهنگ ها است .فارغ از اینکه اسمش چی باشد.
این مدل ،که در شکل بالا نشان داده می شود ،منظورش این است که هر چیزی را که شما در این جهان ،از خودتان ساطع می نمایید،همان را مجددا در جایی دیگر و در زمانی دیگر دریافت خواهید کرد.
افکاری که شما هم اکنون دارید ،باورهایی که در وجودتان از بچگی در ضمیرناخودآگاه اتان انبار و ذخیره شده اند ،موجب رفتارهایی در زندگی ، بیزینس ،روابط زناشویی و غیره از شما می شوند ، که نتایج آنها را یک روزی در یک جایی ، به یک شکلی مجددا دریافتشان خواهید کرد.تصور کنید کسیکه رفتارهایی نابهنجار با همسر،فرزندان ،همسایگان و همکارانش دارد و حق را ناحق می کند و از خوردن حق دیگران هیچ ابایی ندارد ، این شخص مطمئنا یه موقعی چوبش را خواهد خورد.یا بقول ادبیات این مدل انرژی های منفی که در قالب حرف های نامربوط،رفتارهایی که باعث از بین رفتن حق عده ای شده است ، باورهایی که بواسطه آن باورها تصمیم هایی گرفته است که آن تصمیم ها باعث شده است که ،مثلا نوبت وام همکارش به یکسال بعد منتقل شود ،و فرزند بیمار آن همکارش بدلیل دیر بدست آمدن پول بدست آن همکار معالجه پیدا نکرد.یا مثلا بخاطر حرف های ناحقی که پشت سر یکی از افراد فامیلش در جلسات غیبت و بدگویی ،تفریحی زده بود ،متاسفانه او نتوانست که به همسر دلخواه خود برسد و به همین خاطر او دیگر هیچوقت به شخص دیگری علاقمند نشد و زندگی او و شخص مورد علاقه اش برای همیشه ،دچار تغییر مسیری شد که هیچوقت احساس خوشبختی را دیگر تجربه نکردند.
حال آیا باز هم معتقد هستید که انرژی هایی که در قالب کلام ، افکار ، باور ، رفتار(اقدامات) و احساسات ،نسبت به همه چیزهایی که در این جهان هستی وجود دارند ، از خودتان ساطع می نمایید ،هیچوقت نتایج و کارمای آنها به زندگی شما بازنخواهند گشت؟
قطعا جواب اسن سئوال را همه افراد می دانند ولی تفاوت در این است که این حرف را یک عده ای باورش دارند و بر اساس آن زندگی می کنند ،و یک عده ای به آن اهمیت نمی دهند و عناوینی همچون این ها همه خرافات هستند ، ای بابا این حرفا چیه می زنید شما که یک فرد تحصیل کرده هستید .
بابا این در و دکان های جدید چیه درآوردید
ولی شما و هر فرد با اعتقاد دیگر می دانید که اسم و عنوان این مطالب هر چیزی که می خواهد باشد.چه از سال 2006 سال بخاطر فیلم راز ، اسمش را “قانون جذب” بگذارید ،چه مثل بوداییان و مردمان مشرق زمین عنوانش را “کارما ” بگذارید ، و چه مثل فرهنگ و قوانین کتاب آسمانی اسلام نامش را “حق الناس ” بگذارید ، به هر حال هر چه باشد ،” حقیقت ” است .و قوانینی هستند که خداوند آنها را برای زندگی من و شما لحاظ نموده اشت و روزی برای تک تک آنها ،مورد سئوال قرار خواهیم گرفت و البته بخشی از آنها را بنا به حکمت و عدل خداوند در همین جهان پاسخگو خواهیم بود .
حال این سئوال را از شما می پرسیم که ،بنظر شما کل جهان با همه موجودات و مخلوقاتش ،چگونه باید تصور شود ؟
در واقع ،جهان را باید بصورت همین تصویری که در خصوص زمین می بینید ،تجسم کنید که همه نقاط آن ، توسط سیستم هایی که خداوند برای کنترل و نظارت بر آن طراحی کرده است ،توسط ماهواره ها و دوربین های پیشرفته ،هر لحظه تحت نظارت می باشد.
یعنی اگر بتوانیم با این مدل ها ، شرایط کل جهان و کل زمین و همه رفتارها و افکار و کلام و باورها و احساس هایی که داریم را به این شکل تحت نظر و کنترل ،تصور نماییم ، خیلی از رفتارهای ما تغییر پیدا خواهند کرد.
داستان انگیزشی زیبا :
داستان زیبایی ست که می گویند روزی معلمی به همه شاگردانش گفت که برای آزمایش فردا ، همگی گنجشکی را شکار نموده و سر آنرا در جایی که هیچکس نتواند ، لحظه سربریدن شما را ببیند ،ببرید و فردا صبح آنرا برای آزمایش به کلاس بیاورید .
فردای آن روز همه دانش آموزان بغیر یکی از آنها ،با گنجشکان سربریده شده ،وارد کلاس شدند.زقتی معلم علت سرنبریدن آن گنجشک توسط دانش آموز خاطی را پرسید جواب او شنیدنی بود و ، نشانگز همین مدل و تصویر بالا در این مقاله است.
دانش آموز جواب داد : من هر جا رفتم و هر چه گشتم جایی را پیدا نکردم که در آن محل هیچکس شاه سربریدن گنجشک توسط من نباشد.
زیرا در هر جایی که می رفتم ،خدا را حاضر و ناظر بر رفتارم می بافتم.
پس دوستان تا همین جا یاد گرفتیم که :
اولا : مطابق مدل و مثال معلم و سر بریدن گنجشک، هیچ جای جهان تنها نیسیتم و هر جایی که باشیم ،همه کارها ، افکار ،کلام و باورها و احساس هایی که نسبت به دیگران داریم ، مورد نظارت می باشند.
دوما : هر انرژی که از خودمان ساطع می کنیم،این انرژی مجددا به خودمان باز خواهد گشت .چگونه ؟
در واقع مدت زمانی که طول می کشد تا شما انرژی های ساطع شده از خودتان را تحت عنوان ،ارتعاش در قالب کلام ، افکار،باور ،رفتار ،احساس در این جهان ارسال می نمایید ،و تحت قانون کارما ،یا قانون جذب ،یا قانون هر چه کنی به خود کنی ،گر همه نیک و بد کنی یا هر قانون دیگری از قبیل …. این انرژی های ساطع شده از شما دوباره به خود شما باز می گردند.
در ادامه در مقالات بعدی ، این مدل و مدل های دیگر مرتبط با آن را که در مجموع می توانند موجب تسهیل در نتیجه گیری ما بشوند را برای شما بیشتر توضیح خواهیم داد.
کلام آخر
یادتان باشد ، ما در جهانی زندگی می کنیم که در هر لحظه تمامی زندگی ما در قالب دسته بندی های بسته های انرژی زیر در حال رصد و بررسی هستند .این 5 مورد عبارتند از :
1- کلام
2- افکار
3- باور
4- اقدام ( رفتار )
5- احساس
یعنی تمامی دوربین های مدار بسته این جهان ، تمامی انرژی هایی که از یک انسان بشکل 5 آیتم فوق به بیرون پرتاب می شوند را در حال ارزیابی و بررسی هستند.چنانچه برآیند و مجموع این 5 انرژی ،مثبت و همراستا با هدف و آرزوی شما بود ،نتیجه آن می شود که شما آن هدف را بعد از مدتی در زندگی خود خواهید داشت .اما چنانچه نتیجه و برآیند این 5 آیتم ، منف و در خلاف جهت هدف و آرزوی شما بود ، در نهایت شما در حال دور شده ، یا به عبارتی دفع آن هدف و آرزو هستید.
در مقالات بعدی بیشتر در مورد این 5 نوع انرژی با شما صحبت خواهیم کرد . در این مورد بحث خواهیم کرد که چرا عده ای علیرغم داشتن رویا و آرزویی و همچنین علیرغم تکرار کلمات تاکیدی و تجسم و …. ولی هر روز و هر لحظه از هدفشان بیشتر و بیشتر دور می شوند و همچنین خواهیم گفت که چگونه به آن هدف نزدیک شوید یا به
عبارت دیگر آن هدف را زودتر و راحتر جذبش بنمایید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.