فهرست مطالب
مدل ذهنی چیست ؟ و چه کاربردهایی در موفقیت ما دارد ؟
اگر چه مدل های ذهنی ذاتأ غیر قابل مشاهده هستند، افراد می توانند آنها را ترسیم کنند یا به عبارتی تفکر خود با تفکر دیگر افراد را آشکار سازند. برای مثال، اگر بنا بود از شما سؤال شود تا تفاوت بین استاد خوب و استاد بد را بیان کنید، در شناسایی دسته ای از ویژگی ها که بیانگر تفاوت بین آن دو باشند مشکلی نداشتید. روان پژوهان این گونه تفکر را دانش مقوله ای یا طبقه بندی شده (categorical knowledge) می نامند، چون دانشی است که افراد برای تشخیص میان طبقات مردم، اشیا، و سایر پدیده ها (مثلا، «استاد خوب» و «استاد بد») استفاده می کنند. تحلیل گران سهام نیز هرگاه بخواهند شرکت ها را تحلیل کنند و سپس سهام آن ها را در توصیه های «بخرید»، «بفروشید»، یا «نگهدارید» خود دسته بندی کنند، دانش مقوله ای را مورد استفاده قرار می دهند. یکی از راه هایی که مدیران اجرایی کسب و کارها از دانش مقوله ای به طور روزمره استفاده می کنند در تشخیص شرکت های رقیب از شرکت های غیر رقیب است.
نوع دیگری از مدل ذهنی شناخت علیت (causality) یا توصیف رابطه بین علت و تأثیر آن است. افراد دارای باورهای علی از پدیده ها هستند. برای مثال، ضرب المثل معروف «زود خوابیدن و زود بیدار شدن، انسان را سالم، ثروتمند، و خردمند می سازد» (سحرخیز باش تا کامروا شوی)، حاوی دو حکم على است – اگر زود بخوابید و اگر زود بیدار شوید، در آن صورت از سلامت، ثروت، و خرد برخوردار خواهید شد. همانند دانش طبقه بندی شده، مدیران شرکت های کسب و کار از باورهای علی نیز در مورد مجموعه وسیعی از پدیده ها برخوردارند. برای مثال، بسیاری از مدیران اجرایی اعتقاد دارند که تبلیغات منجر به درآمدهای حاصل از فروش بیشتر می شود. به همین نحو، بسیاری از مدیران اجرایی اعتقاد دارند که مخارج تحقیق و توسعه، منجر به محصولات نواورانه یا فرایندهای تولید با کارایی بیشتر می شوند.
نکته اصلی درک یک مدل ذهنی این است که ابتدا هدف آن را درک کنید. بیایید با برخی از نظرات اساسی در مورد مدلها شروع کنیم. اگر در مورد آن فکر کنید، یک مدل ذهنی صرفاً نوعی بازنمای موجودیت دنیای واقعی است.
به عنوان مثال، یک مانکن مُد و لباس، نحوه پوشش را به نمایش میگذارد، حال آیا لباسی که او در صحنه فشن نمایش میدهد، همانی است که در ذهن طراح بوده است؟ بسیار مفید است که مدل ذهنی به عنوان یک واقعیت عمل کند، نه اینکه تنها در ذهن جریان داشته باشد.
به هر روی، یک تعریف از مدل ذهنی ممکن است چنین معنا دهد: «توضیحی برای روند تفکر فرد در مورد چگونگی عملکرد یک چیز در دنیای واقعی باشد. این نمایشی از جهان اطراف، روابط بین بخشهای مختلف و درک شهودی یک شخص در مورد اعمال خود و پیامدهای آنها است.»
این تعریف مدلهای ذهنی است که به طور گسترده در حوزههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. اما بگذارید در این مورد کمی عمیقتر فکر کنیم.
تصور کنید که در بیرون ایستادهاید و به درخت نگاه میکنید. چه اتفاقی میافتد؟ لنزهای موجود در چشم شما فوتونهای روشن را روی شبکیه متمرکز میکنند. سلولهای حساس به نور در شبکیه شما با ارسال تکانههای عصبی به مغز پاسخ میدهند. مغز شما این سیگنالها را پردازش میکند و تصویری از درخت را در ذهن شما شکل میدهد.
بنابراین در این مرحله، ما فقط به مکانیزمهایی که درخت را درک میکنید پرداختهایم. ما به درک اینکه یک درخت چیست یا چه تغییراتی در طول زمان به خود میبیند، نپرداختهایم. ما فقط با اطلاعات تصویری سر و کار داریم. هیچ چیزی در این اطلاعات وجود ندارد که به شما بگوید درخت واقعاً چیست!
چه چیزی باعث میشود تصویر یک درخت در ذهن شما به عنوان یک درخت واقعی که درست در مقابل شما وجود دارد نشان داده شود؟ اینجا است که مدلهای ذهنی وارد میشوند و شما شروع به فکر کردن در مورد درخت میکنید.
درخت در واقع مفهومی از چیزی است که در واقعیت جسمی وجود دارد. مفهوم درخت به عنوان یک مدل شناخته میشود. درک مفهوم درخت به اطلاعات بیشتری نیاز دارد تا فقط از طریق تجربه حسی شناخته شود. همچنین براساس تجربیات و دانش گذشته در ذهن ما ایجاد میشود.
درخت یک گیاه است، این یک موجود زنده است که با گذشت زمان، اغلب با فصول، رشد میکند و ظاهر خود را تغییر میدهد. درختان دارای ریشه هستند. درختان از برگ برای فتوسنتز استفاده میکنند. چوب از درختان حاصل میشود.
ما میتوانیم این واقعیتها را با اطمینان بیان کنیم، زیرا خاطرات و دانش درختان را در مدلهای ذهنی خود داریم. مدلهای ذهنی حاوی دانش هستند و به ما در ایجاد دانش جدید کمک میکنند.
مدل ذهنی چیست ؟
مدل ذهنی، مدلی است که در فکر خودآگاه ساخته و شبیهسازی شده است. برای خودآگاه بودن باید از دنیای اطراف و رابطه خودتان با این دنیا آگاه باشید. حال نگاهی میاندازیم که چطور این فرآیند عمل میکند. تصور کنید در بیرون ایستاده به درختی نگاه میکنیم. چه اتفاقی میافتد؟ چشمان شما بر روی فوتونهای نوری که به شبکیه آن وارد میشود تمرکز میکنند. سلولهای حساس به نور در شبکیه با ارسال پالسهای عصبی به مغزتان پاسخ میدهند. مغز این سیگنالها را پردازش کرده و تصویری از درخت در ذهنتان ایجاد میکند.
تا این لحظه تنها به مکانیزمهایی اشاره کردهایم که به کمک آن شما یک درخت را متوجه میشوید. اشارهای به اینکه درخت چیست یا تغییرات مورد نظر در طول زمان نکردهایم. فقط اطلاعات بصری مد نظر هستند. هیچ اطلاعاتی وجود ندارد که یه شما بگوید یک درخت چه چیزی است. چه چیزی باعث میشود که تصویر یک درخت در ذهن شما شکل بگیرد به نحوی که گویی واقعا یک درخت درست در مقابل شما وجود دارد؟ این همان جایی است که مدل ذهنی وارد عمل میشود و شما شروع میکنید به تفکر درباره درخت.
درخت یک مفهوم از چیزیست که در واقعیت فیزیکی وجود دارد. “مفهوم درخت” یک مدل است. فهم مفهموم درخت نیازمند اطلاعات بیشتری نسبت به تجربه صرف بصری آن است. بلکه بر اساس تجربیات و دانش گذشته ساخته میشود. درخت یک نوع گیاه است. موجودی زنده که رشد کرده و ظاهرش به مرور زمان و معمولا تغییر فصول عوض میشود. درختان سیستم ریشه دارند. از برگ برای فوتوسنتز استفاده میکنند. چوب از درخت گرفته میشود. چنین حقایقی را میتوانیم با اطمینان بیان کنیم، چرا که درباره درختان در مدل ذهنی خود خاطرات و دانش داریم. مدلهای ذهنی دانش ما را شامل میشوند و به ما کمک میکنند که دانش جدید خلق کنیم.
ویدئوی فوق (بخشی از دوره آموزشی “تصمیم گیری” است)
تاثیر ادرک – تصمیم گیری-مدل ذهنی در انسان ها را بنوعی نشان می دهد
اهمیت درک مدل ذهنی :
شرکتها محصولات مختلفی را به مردم میفروشند. وبسایت آنها در حال حاضر برای یک نوع مدل ذهنی طراحی شده است. آنها هدف مشتری را به خوبی میشناسند و میدانند که انتظارات وی از ورود به وب سایتشان چیست.
با این حال آنها مایل هستند مسیر کاربری مؤثری را برای مشتریان فراهم کنند. این مدل ذهنی جدید برای کسی است که محصولات و اصطلاحات آن شرکت را نمیشناسد. مدل ذهنی این فرد که پیش از این هرگز سفارش محصولات نداده است، با کسی که همیشه خرید آنلاین انجام میدهد متفاوت است.
چالش تیم وب سایت این است که برای هر دو مجموعه کاربران سیستمی را طراحی کنند که همه آنها احساس راحتی و سادگی در کار با وبسایت را تجربه کنند.
به طور خلاصه، یک مدل ذهنی چگونگی انجام کار را توصیف میکند. این همان روند تفکر است. ممکن است آنها یک الگوی ذهنی مشترک در مورد وب سایتها را به اشتراک بگذارند. آنها از قبل میدانند که وبسایت باید دارای یک لوگو، ناوبری و محتوا خواهد بود.
این موضوع را میتوان با یک مثال ساده تشریح کرد:
«تصور کنید که شما هرگز iPad را ندیدهاید، اما وقتی یکی از آن را به شما میدهند و به شما میگویند که میتوانید کتابهای مربوط به آن را بخوانید؛ قبل از اینکه iPad را روشن کنید و از آن استفاده کنید، شما یک مدل در ذهن خود دارید که خواندن کتاب در iPad چگونه خواهد بود!
شما فرضیههایی در مورد اینکه چه کتابی روی صفحه خواهد آمد، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید و اینکه چگونه آنها را انجام خواهید داد (کارهایی مانند چرخاندن صفحه یا استفاده از یک نشانک) را در ذهن خود متصور خواهید شد. شما یک الگوی ذهنی برای خواندن کتاب در iPad دارید، حتی اگر قبلاً آن را انجام نداده باشید.»
این شرکت با تکنولوژی پیشرفته که مایل به معرفی یک مسیر کاربری جدید است، برای تیم طراحی رابط کاربری خود، یک ماجراجویی جدید ایجاد کرده است. آنها وقت کمتری را در یافتن منبع اطلاعات صرف میکنند و زمان بیشتری را برای حل مسئله و تصمیمگیری متمرکز میکنند.
این به ما نشان میدهد که طراحان باید کارهای سادهای را انجام میدهند و ابهامات زیادی را از بین ببرند.
معرفی بعضی از مدل های ذهنی :
در اینجا چند عبارت رایج وجود دارند که نمونههایی از مدلهای ذهنی هستند:
- برندگان هرگز تقلب نمیکنند و کلاهبرداران هرگز برنده نمیشوند: این مدل به ما میگوید که همیشه در کنار صداقت ممکن است گمراه شویم، ولی این موضوع منجر به نتایج بهتر میشود.
- اگر فکر میکنید میتوانید، پس میتوانید، اگر فکر میکنید نمیتوانید، پس نمیتوانید: این مدل به ما میگوید که طرز فکر شما نقش بزرگی در اینکه شما چقدر موفق خواهید بود، بازی میکند.
این تئوری مفهوم مدلها را برای همه تفسیرها به کار میبرد. از آنجایی که هیچ کس نمیتواند مانند دیگری فکر کند و هیچ مفهومی را دقیقاً مانند هر شخص دیگر درک کند، هر مفهوم درک شده لزوماً مبتنی بر یک مدل ذهنی است.
جی رایت فورستر، دانشمند معتبر سیستم MIT، در کتاب ۱۹۷۱ خود با عنوان World Dynamics اظهار داشت که:
«انسان در همه زمانها براساس مدلهایی که در دسترس است عمل میکند. تصاویر ذهنی او الگویی هستند برای زندگیاش، زیرا او این کار را براساس شیوه تفکر خود انجام میدهد.»
علاوه بر این، به دلیل اینکه الگوهای ذهنی در روند تفکر بسیار مهم هستند، اما اکثر افراد حتی از وجود خود نیز آگاه نیستند، زیرا تعصب ذاتی و رفتاری کورکورانه آنها را از داشتن مدلهای ذهنی مفید دور میکند.
برای یک ارتباط بهتر ،به مدل ذهنی افراد توجه کنید :
یک کارکرد کلیدی مدل های ذهنی پالایش اطلاعات و تمرکز توجه است. به عنوان یک مثال، در نظر بگیرید چگونه همه روزنامه می خوانیم. می توانیم، البته، تک تک مطالب و خبرها را یا به صورت آنلاین یا از طریق خواندن روزنامه کاغذی، مطالعه کنیم، کاری که ممکن است بسته به روزنامه چندین ساعت یا یک روز یا بیشتر طول بکشد. بیشتر مردم، با تمرکز بر خبرهایی که علاقه بیشتری دارند، تقریبا به سرعت لابه لای روزنامه را می خوانند. مدل های ذهنی مسئول این ادراک گزینشی» یا تمرکز هستند.
مانند همه افراد، مدیران از مدل های ذهنی برای پالایش میزان بسیار عظیمی از اطلاعات و محرک هایی استفاده می کنند که از تعامل با محیط های خود دریافت می کنند. روزهای بیشتر مدیران اجرایی کسب و کار پر شده است از جلسات، تماس های تلفنی، و گزارش هایی که داده هایی بسیار بیشتر از توان آنها برای پردازش فراهم می سازند. مدل های ذهنی تمرکز آنها را معطوف به محرکهایی می سازند که مهم تر و مربوط تر تلقی می شوند، تا آنها بتوانند بر جنبه هایی از محیطهای خود تمرکز کنند که تصور می کنند حیاتی هستند. در همان حال، سایر محرک ها- از جمله محرک های بالقوه بسیار مهم تر ممکن است مورد غفلت واقع شوند.
چگونگی درک یک مدل ذهنی :
از آنجا که مدل های ذهنی دربرگیرنده نگرش ها، باورها، و شناخت های ما هستند، بر پاسخ های ما به محرک ها نیز تأثیر می گذارند. بنابراین، در مورد آن محرک هایی که مورد توجه قرار می گیرند، (برای مثال، در مورد آن خبرهای روزنامه که برای خواندن انتخاب می کنیم) مدل های ذهنی به ما کمک می کنند تا چیزی را که خوانده ایم تفسیر کنیم و بفهمیم. برای نمونه، چگونه یک خبر تجاری با محیط کلان اقتصاد مرتبط می شود؟ آن خبر تجاری چه تأثیرات ضمنی بر قیمت های سهام به طور عام یا بر قیمت های سهام یک شرکت خاص خواهد داشت؟ به همین نحو، مدیران اجرایی حلقه انتخاب را بر محرک های خاصی محدود خواهند و سپس با پردازش و تفسیر این داده ها تعیین خواهند کرد چه تأثیرات ضمنی بر شرکت هایشان ممکن است داشته باشند.
آیا مدل های ذهنی مشترک افراد می تواند منجر به تصمیمات بهتر آنها شود؟
میتوان براساس نظم و انضباط، الگوهای ذهنی متفاوتی را پیدا کرد. این الگوها به بررسی مفهوم «سازمان یادگیری» میپردازد که توسط پنج رشته اصلی هدایت میشود:
- تسلط شخصی: به طور مداوم بهبود دید شخصی، صبر و جستجوی واقعیت را میطلبد.
- درک مدلهای ذهنی: فرضیات یا کلیاتی که عمیقاً ما را راهنمایی میکنند.
- ایجاد یک دید مشترک: تمرین یافتن تصاویر مشترک از آینده که موجب تعهد و تصمیمگیری میشود.
- یادگیری تیمی: توسط ارتباطات بین اعضای یک تیم هدایت میشود تا در مورد مشکلات چارهاندیشی شود.
- تفکر سیستمی: این تفکر، چهار مورد بالا را با یکدیگر ادغام میکند.
انواع کاربردهای مهم مدل های ذهنی افراد :
مدل ذهنی در هر رشته از زندگی نفوذ دارد و غالباً به صورت مقطعی انجام میشود. در زندگی واقعی، هیچ مشکلی، وظیفه یا مسئلهای هرگز محدود به یک مورد منفرد نیست و این جایی است که میتوان از مدلهای ذهنی رایج استفاده کرد تا در سناریوهای متمایز و پیچیدهای که در محل کار یا خانه به وجود میآیند استفاده شود.
بسیاری از رایجترین کاربردهای مدل ذهنی، در تجارت و اقتصاد است. اکثر مردم، حتی اگر یک دوره آکادمیک در رشته اقتصاد را پشت سر نگذاشته باشند، حداقل به طور ابتدایی با مدلهای ذهنی اقتصادی مانند نظریه بازی و عرضه و تقاضا آشنا هستند.
وقتی چیزی گران است، بیشتر افراد راحت استدلال میکنند که باید تقاضای زیاد و عرضه محدودی برای آن وجود داشته باشد. این یک مدل ذهنی بصری و به طور کلی مفید است که تمایل به پیش بینی قیمتها را دارا است.
تاثیر مدل ذهنی در گسترش فکری افراد :
مدلهای ذهنی همچنین روشهایی عالی برای تشویق گسترش فکر هستند. علم، خود پر از قضایا و فرضیاتی است که میتواند به عنوان مدلهای ذهنی توصیف شود. قانون دوم ترمودینامیک چیست؟ راه مؤثر برای نگاه به جهان و الگوییهای برای اداره جهان در آینده چیست؟
هنوز مهمترین مدل ذهنی مدلی است که آیندهنگر تلقی شود. چه اتفاقی میافتاد اگر انیشتین علم فیزیک را تغییر نمیداد؟ اگر او این کار نمیکرد، درک ما از جهان امروز هیچ وقت تغییر نمیکرد و پرواز سفینههای فضایی ممکن بود هرگز اتفاق نیفتند.
مدلهای ذهنی صرفاً ابزاری هستند که باید مورد استفاده قرار گیرند و همواره باید هدف هر صنعتگر – چه آهنگر و چه تاجر – یافتن بهترین ابزارها باشد و در صورت نیاز، ابزارهای جدیدی را برای انجام کار خلق کند.
از مدلهای ذهنی استفاده کنید، اما فقط به اندیشه امروز خود متکی نباشید و سعی کنید آن را روز به روز تغییر دهید.
تاثیر مدل ذهنی در تفکر سیستمی :
ذهن انسان در شبیهسازی مدلهای ذهنی که به واقعیت جسمی مربوط میشود، بسیار خوب عمل میکند. اما وقتی شروع به تفکر در مورد سیستمهای انتزاعی (ذهنی) میکنیم، همه چیز سختتر میشود.
بازار نمونه خوبی از یک سیستم انتزاعی است. در یک سیستم بازار، قیمت به عنوان سیگنال تقاضای کل، برای یک کالا عمل میکند. بازار در یک مکان خاص فیزیکی وجود ندارد.
بازار مفهومی انتزاعی است که در ذهن جمعی همه افرادی که در آن شرکت میکنند وجود دارد. حتی اگر بازارها از نظر جسمی وجود نداشته باشند، با این وجود تأثیر بسیار زیادی بر زندگی ما دارند.
هنگامی که بحران اقتصادی جهانی در اواخر سال ۲۰۰۸ رخ داد، خردهفروشان شروع به مبارزه اقتصادی کردند، زیرا خرید از سوی مصرفکنندگان به سرعت کاهش یافت. مردم نگران اقتصاد بودند و به جای هزینه کردن، شروع به پس انداز پول کردند.
این دقیقاً قبل از فصل خرید تعطیلات سال جدید اتفاق افتاد بنابراین، در تلاش برای افزایش تقاضا، خردهفروشان شروع به کاهش قیمتها کردند.
این روند منجر به کاهش قیمت شد، زیرا مصرفکنندگان شاهد افت سریع قیمتها بودند. نتیجه شبیهسازی مدلهای ذهنی بازار از تصمیمگیری آنها مطلع شد: مشتریان به خود گفتند: «من باید صبر کنم تا این محصول را بخرم، زیرا قیمت در حال کاهش است.»
در حالی که قیمتها به سمت پایین در حال نزول است، سود کاهش می یابد و مشاغل مجبور میشوند کارگران را اخراج کنند یا تمام مغازههای خود را ببندند. با افزایش بیکاری، درک مصرفکنندگان از ثبات اقتصاد کاهش مییابد، و آنها برای خرید کالاهای خود کمتر هزینه میکنند.
اقتصاددانان و سیاستگذاران از مدلهای پیشرفته رایانهای برای کمک به درک بازار استفاده میکنند. از طرف دیگر مصرفکنندگان هنگام تصمیمگیری در مورد خرید از مدلهای ذهنی ساده استفاده میکنند.
مدلهای پیشرفتهتر، سیاستگذاران را از عواقب بلندمدت کاهش مصرفکنندگان در هزینه مطلع میکند، بنابراین با تلاش برای شروع کار با برنامههای محرکساز، واکنش نشان میدهند.
در ایالات متحده آمریکا، تعدادی از این برنامهها مانند اعتبار مالیات برای خانه اولیها، کاهش مالیات حقوق و دستمزد تآمین اجتماعی در سال ۲۰۰۹ مشاهده شد.
تاثیر مدل ذهنی بر تصمیم گیری مدیران :
سرانجام، باورها و ادراکات درون مدل های ذهنی ما تصمیم گیری ما را نیز راهنمایی می کنند. پس از خواندن و تفسیر یک عنوان خبری در روزنامه که درباره یک شرکت خاص مطلبی را نوشته است، ممکن است تصمیم بگیریم تا سهام آن شرکت را بخریم یا بفروشیم. در مدل های ذهنی همچنین، یک مدیر اجرایی کسب و کار ممکن است یک گزارش بازاریابی را بخواند و بر بخشی از آن گزارش تمرکز کند که نشان دهنده فروش ضعیف در یک موقعیت جغرافیایی خاص باشد. مدیر اجرایی سپس ممکن است این اطلاعات را تفسیر کند و به این نتیجه برسد که شرکت نیاز به صرف مبلغ بیشتری در تبلیغات برای محصولات خود در آن منطقه و متعاقبا تصمیم گیری برای تعهد مبالغ بیشتر نسبت به تبلیغات و پیشبرد در آن بازار خاص دارد. این تصمیم فرضی (صرف هزینه مبالغ تبلیغاتی بیشتر در یک منطقه خاص)، منجر به تغییر در استراتژی بازاریابی شرکت خواهد شد و به احتمال زیادی بر عملکرد شرکت نیز تاثیر خواهد داشت.
تغییر در عملکرد، به نوبه خود، بازخوردی برای مدیر اجرایی فراهم می کند تا بتواند جور دیگری تصمیم بگیرد؛ اگر عملکرد فروش در منطقه خاص افزایش بیابد، مدل ذهنی مدیر اجرایی تقویت خواهد شد (در این مورد، یک باور علی درباره رابطه بین تبلیغات و سطوح فروش). این مدیر اجرایی احتمالا به باور مستدل تر و نیرومندتری خواهد رسید که تبلیغات ارتباط مثبتی با افزایش فروش دارد. این یادگیری از طریق عمل یا یادگیری بر اساس آزمون و خطا را می توان به طور گسترده و قوی در سازمان ها مشاهده نمود. خواهیم دید که ممکن است تغییر این گونه باورها پس از تثبیت بسیار دشوار باشند.
مدل های ذهنی مدیران بر انواع مختلفی از تصمیمات تأثیر می گذارند که مبنای استراتژی های شرکت هستند. مدیران گستره ای از تصمیمات بزرگ و کوچک را می گیرند. در اینجا، بر چهار نوع از مهم ترین تصمیماتی که مدیران می گیرند تمرکز داریم، که همه آن ها تأثیری ژرف بر جایگاه شرکت های آن ها و بر منابع و توانایی های آنها دارند. این تصمیمات شامل ۱) تصمیماتی درباره رقابت در صنعت و تعریف کسب و کار، ۲) تصمیماتی درباره استراتژی سطح کسب و کار، ۳) تصمیماتی درباره استراتژی سطح سازمان و متنوع سازی و ۴) تصمیماتی درباره ساختار سازمانی هستند. عوامل بسیاری بر سطوح عمر شرکت و برخورداری شرکت از مزیت رقابتی تأثیر دارند، از جمله این عوامل میتوان به محیط کلان اقتصادی و رقبای درون صنعت نام برد، ولی تا حد زیادی انتظار داریم که جایگاه یک شرکت در بازار و منابع و توانایی های آن تأثیری عمده بر عملکرد آن داشته باشد.
ویدئوی فوق : بخشی از دوره آموزشی ” تصمیم گیری حرفه ای” است
علاقمندان : جهت تهیه این دوره می توانند از بخش “پکیج های آموزشی” همین سایت اقدام فرمایند.
در صورت داشتن هرگونه سئوال می توانید با شماره دفتر موسسه 09912511586 تماس حاصل فرمایید
موارد مرتبط
آموزش صوتی قانون جذب (رایگان)
دوره آموزش اعتماد به نفس
مهارت اعتماد به نفس یکی از لازمه های زندگی اجتماعی است. ما از کودکی تا آخرین روزهای زندگی خود به داشتن این مهارت نیاز داریم. زیرا این موضوع ارتباط بسیار مستقیمی با کیفیت و موفقیت زندگی ما دارد. در بسیاری از مواقع نبود اعتماد به نفس می تواند مسیر زندگی یک شخص را تغییر داده و از رسیدن به موفقیت بازدارد! موضوعی که می بایست به آن توجه داشته باشیم این است که افزایش اعتماد به نفس با یکسری راهکارهای علمی و عملی قابل دستیابی بوده و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. در واقع اعتماد به نفس یک مهارت است و بصورت اکتسابی در طول زندگی هر شخص بدست می آید. حال اگر این مهارت پایین تر از حد لازم باشد با یکسری راهکارهای روانشناسی می توان آنرا افزایش داد.
دوره اصول و فنون مذاکره (مقدماتی)
کتاب صوتی ( پتانسیلهایت را شکوفا کن )
نظرات
متوسط امتیازات
جزئیات امتیازات
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
قیمت
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.