فهرست مطالب
دقیق ترین تعریف عزت نفس :
عزت نفس را میتوانیم در کنار واژههایی مثل عشق و آرامش و رشد قرار دهیم که همیشه و همهجا، در مورد آنها و اهمیتشان صحبت میشود، اما وقتی میخواهیم به شکل دقیق تعریفشان کنیم، با مشکل مواجه میشویم.
این همان چیزی است که در زبان علم، به آن مفهوم پردازی میگویند. یعنی اینکه بتوانید دقیقاً بگویید یک مفهوم، چیست و مرز آن با مفاهیم دیگر در کجاست.
چنانکه کریستوفر مراک در کتاب عزت نفس خود میگوید، ما هنوز به نقطهای نرسیدهایم که اتفاقنظر قطعی بر روی تعریف عزت نفس وجود داشته باشد و بتوانیم به سادگی بگوییم که معنی عزت نفس چیست و عزت نفس یعنی چه .
اما جالب اینجاست که با همهی ابهامها و اختلافنظرهایی که در تعریف عزت نفس وجود دارد، بر سر اهمیت عزت نفس اختلافی نیست.
مثلاً همهی ما حس میکنیم که عزت نفس، به نوعی میتواند روی مواجههی ما با مشکلات زندگی، روبرو شدن با شکستها، رفتار ما پس از پیروزیها، شادمانی در زندگی، نحوهی مدیریت تعارض، میزان انتقادپذیری، کیفیت روابط عواطفی و دهها حوزهی دیگر تأثیر بگذارد.
ما قصد نداریم در اینجا شما را با انبوه تعریفهای متفاوت و بعضاً متعارض در زمینهی عزت نفس گیج کنیم.
بنابراین در متمم، معیار خود را مدل دوبعدی کریستوفر مراک قرار میدهیم که با بعضی دیگر از کتابهای رایج در این حوزه (مثلاً کتاب شش ستون عزت نفس ناتانیل براندن) نیز همخوانی دارد.
اما قبل از آن باید به یک نکتهی مهم در تعریف عزت نفس اشاره کنیم:
احتمالا با این اصطلاح از قبل آشنایی دارید. اغلب آن را با اعتماد به نفس به یک معنا به کار میبرند، اما حقیقت این است که عزت نفس مفهومی بسیار گستردهتر و عمیقتر از اعتماد به نفس دارد. حتی برخی معتقدند که ممکن است یک نفر با اعتماد به نفس بالا، دو مثقال هم عزت نفس نداشته باشد. بهخصوص اگر عادت داشته باشید که تا وقتی واقعا در کاری مهارت پیدا نکردهاید الکی فقط ادایش را دربیاورید و به عبارت دیگر، آنقدر وانمود کنید بلدید تا به جایی برسید که واقعا بلد شوید. شاید بقیه فکر کنند آدم بزرگی هستید، اما خودتان که حقیقت را میدانید. شاید این کار باعث شود دل و جرئت شروع را پیدا کنید، اما تا وقتی که مهارتتان واقعی نشده خودتان را قبول نخواهید داشت.
کسی که عزت نفس سالم داشته باشد، نیازی به وانمود کردن ندارد. او میتواند نقص داشتن و کامل نبودن را تاب بیاورد.
در مورد تعریف عزت نفس بحثهای داغی در جریان است؛ نظریه کریستوفر مراک یکی از نظریههای پرطرفدار است و عزت نفس را ترکیبی از دو عامل میداند: احساس شایستگی و احساس ارزشمندی.
نظریههای دیگری هم هستند که روی یکی از دو عامل تمرکز کردهاند. اما این رابطه بین این دو عامل است که به بهترین شکل میتواند مفهوم عزت نفس را توضیح دهد. ناتانیل براندن (Nathaniel Branden) در کتاب خود «psychology of self esteem» میگوید:
عزت نفس دو جنبهی مرتبط به هم دارد: احساس کارآمدی شخصی و احساس ارزش شخصی. عزت نفس ترکیبی است از اعتماد به نفس و احترام به خود. عزت نفس یعنی اعتقاد داشتن فرد به این که تواناییها و شایستگیهای لازم برای زندگی را داراست و لیاقت زندگی کردن را دارد.
سئوالات رایج در مورد عزت نفس
آیا عزت نفس انواع مختلف دارد و میتوان از انواع عزت نفس حرف زد؟
اگر منظورتان تعریف های مختلف عزت نفس باشد، قطعاً تعریف های عزت نفس متعدد هستند. اما اینکه مثلاً بگوییم عزت نفس تحصیلی یا عزت نفس شغلی (چنانکه برخی کتابهای تجاری بهکار میبرند) تعبیری علمی نیست.
آیا عزت نفس همان حرمت نفس است؟
اصطلاح حرمت نفس معادل احترام به خود یا Self-respect است و نمیتوان آن را مترادف عزت نفس (Self-esteem) در نظر گرفت. اما احترام به خود، یکی از مولفهها و زیرمجموعههای عزت نفس است و طبیعتاً احترامی که برای خودمان قائل هستیم، بر روی عزت نفسمان تأثیر دارد.
متضاد عزت نفس چیست؟
برخی از افرادی که با مفهوم عزت نفس آشنا نیستند، اصطلاح «ذلت نفس» را به عنوان مخالف عزت نفس به کار میبرند. در حالی که عزت نفس یک ویژگی است که میتواند کم یا زیاد باشد، اما مخالف آن معنا ندارد. درست همانطور که قد یک ویژگی است و میتواند بلند یا کوتاه باشد. اما مخالفی برای آن قابل تعریف نیست. بنابراین درست این است که از اصطلاح «عزت نفس پایین» استفاده کنیم.
مفهوم افزایش یا کاهش عزت نفس چیست ؟
درست است که هنوز نگفتهایم که عزت نفس چیست، اما با همین حسی که الان نسبت به مفهوم عزت نفس دارید، به سوالهای زیر فکر کنید:
آیا تا به حال شده که به خاطر انتقاد تُند یک نفر، احساس کنید که به عزت نفس شما آسیب وارد شده است؟
آیا تا به حال پیش آمده که به خاطر افسردگی یا خستگی یا استرس، احساس کنید که از عزت نفس همیشگی برخوردار نیستید؟
آیا پیش آمده که فردی را با خودتان مقایسه کنید و بگویید عزت نفس او از من بیشتر است؟ (یا برعکس: عزت نفس من بیشتر از اوست)
دو سوال اول، یک تفاوت کلیدی با سوال سوم دارند.
در سوال اول و دوم، ما به عزت نفس لحظهای اشاره داریم. اما در سوال سوم، عزت نفس را به عنوان یک صفت شخصیتی نسبتاً ثابت در نظر میگیریم.
کمبود عزت نفس ما را درگیر مقایسه های دائمی با دیگران می نماید
همهٔ ما این توصیه را شنیدهایم که «به جای مقایسهٔ خود با دیگران، صرفاً امروز خود را با گذشتهٔ خودتان مقایسه کنید.»
شنیدن و تکرار این توصیه در حد یک شعار، دشوار نیست. اما برای یافتن کسانی که جرئت و توانمندی عمل به این توصیه را دارند، باید چراغ در دست بگیرید و دور شهر بگردید و بعید هم نیست که ناامید و دستخالی به خانه بازگردید.
ویژگیهای متعددی باید در یک فرد جمع شوند تا بتواند به چنین توصیهای عمل کند. یکی از این ویژگیها، عزت نفس بالاست.
کسانی که عزت نفس پایینی دارند، برای تشخیص ارزش و جایگاه خود، روشی جز مقایسه با دیگران نمیشناسند. آنها آنقدر برای خود افزایش قائل نیستند که بتوانند جایگاه گذشتهٔ خود را به عنوان معیار سنجش جایگاه امروزشان در نظر بگیرند.
کمبود عزت نفس را میتوان ریشهٔ بسیاری از مشکلات رفتاری و ذهنی ما انسانها دانست.
مقایسهٔ افراطی خود با دیگران، حساسیت بیش از حد به گفتار و رفتار دیگران، استفادهٔ بیش از حد از استراتژی اجتناب برای مدیریت تعارض، احساس دوستداشتنی نبودن و نیز بدبینی نسبت به کسانی که دوستمان دارند، تنها چند مورد از نشانه های عزت نفس پایین است.
اگرچه نمیتوان عزت نفس را داروی معجزهآمیز رفع همهٔ مشکلات دانست، اما این واقعیت را هم نمیتوان انکار کرد که با بررسی دقیق و عمیق مشکلات و چالشهای زندگی خود (چه زندگی شخصی و چه شغلی) میتوانیم ردپای عزت نفس پایین را به عنوان یکی از ریشهها ببینیم.
به همین علت تلاش و تمرین برای افزایش عزت نفس را به افراد بسیاری توصیه میکنند.
شایستگی و ارزشمندی :
شایستگی به این معناست که شما تا چه حد باور دارید که از مهارتها و تواناییهای لازم برای موفقیت در حیطههایی که به نظرتان مهم هستند، برخوردارید. منظور این نیست که فکر کنید در تمام جنبههای زندگی موفقید، یا حتی اینطوری هم نیست که همیشه احساس شایستگی داشته باشید.
این باور فقط در مورد آن حیطههایی از زندگی است که به طور خاص برای شخص شما اهمیت دارند. مثلا اگر بتوانید در یک جمع آواز بخوانید و با گفتن لطیفه های بامزه چنان مردم را بخندانید که نفسشان بند بیاید، این برای خودش یک مهارت است. اما اگر چیزی که برایتان مهم است، موفقیت تحصیلی باشد مهارتِ ذکر شده تأثیری در عزت نفستان نخواهد داشت. همینطور اگر به بالاترین مقام ممکن در شغلی برسید اما داشتن چنان شغلی به نظرتان ارزشمند نباشد، بعید است که این عالیمقامی به عزت نفستان چیزی اضافه کند.
بحث ارزشها ما را به دومین عامل عزت نفس میرساند. در اینجاست که نشان میدهید بهطور کلی چه ارزیابیای از خود دارید. میزان این حس را جواب این دو سؤال مشخص میکند:
- چه چیزهایی جزو ارزشهای شما هستند؟
- آیا رفتارهایی که به طور روزمره از خود نشان میدهید با این ارزشها انطباق دارند؟
دست در دست هم، این عوامل مشخص میکنند که آیا خود را «به اندازهی کافی خوب» میدانید؟ و آیا فردی که هستید را دوست دارید و برایش احترام قائلید؟
با ترکیب کردن شایستگی و ارزشمندی و بررسی رابطهی آنها با یکدیگر، به یک تعریف جامع و پویا از عزت نفس میرسیم. صرف اینکه حس خوبی در مورد خودتان داشته باشید اسمش عزت نفس نیست. حتما باید عنصر شایستگی هم خودش را نشان بدهد و قبول کنید که رفتارهایتان نه به خرابکاری بلکه به اعمالِ مفید منتهی میشوند. اگر آدم زیاده از حد احساس ارزشمندی بکند هم کارش به خودبینی و حتی خودشیفتگی میکشد. عزت نفس سالم یعنی تعادل بین این دو عنصر.
رویکرد های افزایش عزت نفس :
حالا که معنای عزت نفس برایتان واضحتر شده است، خیلی بهتر میتوانید عزت نفس خودتان را بهبود ببخشید و آن را متعادل و قدرتمند سازید. این توصیهها میتوانند به کارتان بیایند:
۱. در مورد خودتان مثبت فکر کنید
تنها کسی که میتواند نظر شما را در مورد خودتان تغییر دهد، خودتان هستید! هیچ کس دیگری نمیتواند عزت نفس به شما تزریق کند. شمایید که باید با فکر کردن در مورد چیزهای خوبی که در زندگیتان وجود دارد و به کار گرفتن آنها ، قدم به قدم این عزت نفس را بسازید. در خودتان عادت به تفکر مثبت را ایجاد کنید و طریقهی شناسایی و شکست دادن الگوهای خودویرانگری را یاد بگیرید. خودتان مشوق خود باشید و به خود انگیزه بدهید!
۲. به موفقیتهایتان افتخار کنید
وقتی کاری را خوب انجام دادید، برایش شادی کنید! منتظر ننشینید که یک نفر دیگر به شما بگوید چقدر خوبید! خودتان به خودتان بگویید!
۳. هدف تعیین کنید
هرچقدر به موفقیتهای بیشتری برسید، همانقدر حس بهتری در مورد خودتان خواهید داشت. هدف گذاری برای نشانه گرفتن، ردیابی و شکار کردن موفقیت واقعا کارساز است. داشتن اهداف مشخص کمک میکند تا احساس شایستگی را در خود پرورش بدهید و از شایستگی به احساس غرور و سرانجام به احساس ارزشمندی برسید. پس از هر فرصتی برای به کار بستن استراتژی های هدف گذاری استقبال کنید!
۴. به ارزشهایتان وفادار بمانید
عزت نفس شما زمانی رشد میکند که رفتارها و ارزشهای شخصیتان با هم در یک راستا باشند. در موقعیتهای سخت و زمانهایی که دارید مجبور میشوید به شرایط ناخواسته تن بدهید، تا جایی که میتوانید تلاشتان را بکنید که رفتارتان مطابق با ارزشهایتان باشد. با صداقت و درستکاری دنبال اهداف خود بروید. عزت نفستان را با تقلب و ریاکاری نابود نکنید.
۵. فراموش نکنید؛ شما کامل نیستید
زیادی به خودتان سخت نگیرید. همهی ما اشتباه میکنیم و این چیز بدی نیست؛ البته تا زمانی که از خطاهایمان درس بگیریم و آنها را همینطور رها نکنیم. تنها معیارهایی که باید به آنها وفادار باشید، معیارها و ارزشهای شخص خودتان هستند. دست از حرص خوردن در مورد آنچه دیگران در موردتان فکر میکنند بردارید و به جایش روی ویژگیهای خوبی که در خود میبینید تمرکز کنید. با این کار اطمینانی که به خود دارید بر عالم و آدم جلوهگر میشود و کاستیهایتان را جبران که هیچ، بر خوبیهایتان هم اضافه میکند.
۶. مراقب بدنتان باشید
فعال و پرانرژی که باشید، عزت نفستان هم بیشتر میشود. فعالیتهایی که سلامت عمومی شما را بالا ببرند، باعث میشوند احساس کنید کنترل بیشتری بر زندگی خود دارید. تکاپوی فیزیکی به آدم احساس رضایت میدهد و همین حس کمکم به دیگر حیطههای زندگی هم رسوخ میکند.
یکی از موانع توسعه مهارتهای فردی، کاهش عزت نفس است
آیا مهارتهایی بوده که در عین تلاش برای تقویت آنها، موفقیت چندانی کسب نکرده باشید؟
واضح است که موفق نشدن – حتی به فرض تلاش – میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد. چنانکه در درسهای استعدادیابی گفتهایم، قرار نیست همهکس در همهچیز استعداد داشته باشند.
اما گاهی هم این موفق نشدن میتواند به عزت نفس پایین ما بازگردد.
مثلاً فردی را در نظر بگیرید که در یک جمع سخنرانی میکند و خطاهایی دارد. و یا برای یادگیری زبان انگلیسی تلاش میکند، اما جایی در میان دوستانش جملهای میگوید یا متنی مینویسد که آنها به او میخندند و حتی شاید او را مسخره کنند.
همه میدانیم که این نوع خطاها و اشتباهات هنگام یادگیری یک مهارت جدید کاملاً طبیعی است. اما کسی که عزت نفس پایینی دارد، ممکن است ارزش و اعتبار شخص خود را با قضاوت مخاطب گره بزند.
- گفتگوی درونی فردی با عزت نفس بالا: من خطا کردم. آنها هم نباید به من میخندیدند اما خندیدند. البته که آن شکل حرف زدن من خندهدار هم بود. اشتباه در مسیر یادگیری اجتنابناپذیر است. باید بیشتر تمرین کنم.
- گفتگوی درونی فردی با عزت نفس پایین: اینها من را آدم حساب نمیکنند. اصلاً این حق را برای من قائل نیستند که رشد و پیشرفت را تجربه کنم. شاید هم درست میگویند. یک مورد و دو مورد نبوده. الان که فکر میکنم افراد زیادی با رفتار خود این سیگنال را به من دادهام و من جدی نگرفتهام.
همانطور که میبینید، در شکل دوم گفتگو، فردی که عزت نفس پایین دارد عملاً نقد یا تمسخر دیگران را نه به «ضعف در مهارت» بلکه به «ضعف در شخصیت» نسبت داده و حس ارزشمندیاش لطمه میبیند.
این شکل از نگرش، میتواند یک حلقهٔ معیوب بسازد. شکستها عزت نفس را کاهش دهند و پایین آمدن عزت نفس، زمینه را برای شکستهای بیشتر فراهم کند. طوری که در نهایت ممکن است فرد به این باور برسد که همان اول درست فهمیده بودم که من آدم مناسبی برای این کارها نیستم. پدیدهای که به آن فرض خود انجام میگویند.
آیا می دانید عزت نفس پایین چه تاثیری در تصمیم گیری ما دارد ؟
وقتی مباحثی مثل فوبیای تصمیم گیری، تصمیمهای سخت زندگی و ارزشهای شخصی را مرور میکنید، به سادگی میتوانید نقش عزت نفس در کیفیت تصمیم گیری را تشخیص دهید و درک کنید.
وقتی ما خودمان را به اندازهٔ کافی دوست نداریم، وقتی برای دانش، نگرش، تجربه و الگوهای ارزشی خود به اندازهٔ کافی اعتبار قائل نیستیم، وقتی خودمان را ارزشمند نمیبینیم، حاصل این میشود که یا در تصمیم گیری تردید میکنیم یا در تصمیمهای شخصیمان، سهمی بیش از آنچه که باید، در اختیار دیگران قرار میدهیم.
به این معنی که عملاً اجازه میدهیم دیگران برایمان تصمیم بگیرند.
مشورت گرفتن از دیگران و استفاده از دانش و تجربهٔ افراد دیگر کاری درست و حرفهای است. اما به شرطی که آنقدر قدرتمند و محکم شده باشیم که در نهایت بتوانیم انتخاب نهایی را خودمان انجام دهیم و البته مسئولیتش را هم بر عهده بگیریم.
اگر انتقادناپذیر هستیم ،یکی از نشان های کمبود عزت نفس است
عزت نفس پایین میتواند به افراط و تفریط در انتقادپذیری منجر شود. کسانی که عزت نفس پایین دارند، گاهی موضع به شدت دفاعی میگیرند و حتی حاضر نیستند نقدهای منصفانه و عالمانهٔ دیگران را بپذیرند.
گاهی هم از سوی دیگر بام میافتند. به این معنی که آنقدر احساس بیارزش بودن و کمارزش بودن دارند که هر نقدی را جدی میگیرند و تمام زندگیشان در این خلاصه میشود که «چه کنم تا هیچکس از من دلگیر نشود و من را نقد نکند.»
و میدانیم که اگر بخواهیم هیچ نوع حرف منفی نشنویم، ناگزیر باید هیچ کاری هم انجام ندهیم.
همهٔ ما ممکن است گرفتار چنین وضعیتی بشویم؛ از زندگی شخصی تا محیط شغلی و فعالیت حرفهای.
صرفاً به عنوان یک نمونه، فرض کنید کسی میخواهد برای پرسونال برندینگ تلاش کند، اما هنوز در حوزهٔ عزت نفس، گرفتار ضعفها و چالشهای جدی است. بعید است چنین فردی بتواند در مسیر برندسازی به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند.
همهٔ آنچه تا اینجا گفتیم را میشود چنین جمعبندی کرد که عزت نفس پایین، ما را از سبک زندگی مطلوبمان دور میکند.
در تعریف سبک زندگی گفتیم که «سبک زندگی حاصل انتخابهای پرتکرار و مداوم ماست» و یکی از عواملی که میتواند روی انتخابهای ما تأثیر بگذارد، همین عزت نفس است.
حیف است ما انتخابهای خود را برای تنها فرصتی را که برای زندگی به دست آوردهایم، در اختیار کسانی قرار دهیم که قرار نیست حتی برای یک ثانیه هم زندگی و دنیا را از نگاه ما تجربه کنند.
متاسفانه آنقدر که برای ما از اهمیت درس خواندن و حفظ کردن مطالب و رقابت با دیگران و جمعآوری انواع امتیاز و تلاش برای موفقیت گفتهاند، از اهمیت افزایش عزت نفس و مراقب از عزت نفس نگفتهاند.
کم نیستند مادرها و پدرهایی که وقت و عمر خود را به پول تبدیل کرده و حاصل را به پای کلاسهای زبان و ورزش و موسیقی فرزندانشان ریختهاند. اما فراموش کردهاند در بودجهبندی و تخصیص منابع و انتخاب رفتارهایشان، سهمی برای افزایش عزت نفس فرزندان در نظر بگیرند.
چنانکه به نظر میرسد در نظام آموزش و پرورش هم توجه به افزایش عزت نفس در دانش آموزان (یا حداقل آسیب نزدن به عزت نفس) چندان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
شادمانی و رضایت، ساختمانی است که بر زیربنای عزت نفس ساخته میشود.
اگر برای زیربنا وقت نگذاریم، حرفها و تکنیکها و تمرینهای دیگر – که مثلاً در قالب توسعه فردی میشنویم – چیزی بیشتر از دستاوردهای موقت و کوتاهمدت نصیبمان نخواهند و در بلندمدت، باید زیانِ ناشی از بیتوجهی به عزت نفس را پرداخت کنیم.
یکی دیگر از نشانه های کاهش عزت نفس ،حساس بودن به نظر دیگران است
آیا از دیدگاه شما منطقی نیست که در بحث دربارهی عزت نفس، به یک سوال کلیدی بپردازیم که : آیا اساساً شما مشکل عزت نفس دارید؟
به عبارت دیگر، آیا لازم است برای افزایش عزت نفس وقت بگذارید و به آن فکر کنید؟
برای یافتن پاسخ این سوال، باید با نشانه های عزت نفس پایین آشنا باشیم و آنها را در افکار، گفتار و رفتار خود بیابیم.
این درس و دو درس بعد، به علائم عزت نفس پایین اختصاص پیدا کردهاند و به شما کمک میکنند تا برآورد بهتری از میزان عزت نفس خودتان داشته باشید.
در درس حاضر، به سراغ مقالهای از موریس روزنبرگ و تیموتی اُوِنز میرویم و با مفهوم حساسیت بیش از حد یا Hypersensitivity آشنا میشویم .
حستان به خودتان چیست؟
هر یک از ما تصویر و تصوری از خودمان در ذهن داریم.
قرار نیست این تصویر، همان ذهنیتی باشد که دیگران از ما دارند. حتی قرار نیست این تصور، به تصویر ذهنی دیگران، نزدیک باشد.
اما به هر حال، این تصویر در ذهن ماست و ما با آن زندگی میکنیم.
آیا ما این تصویر را همیشه به یک اندازه دوست داریم؟ قطعاً چنین نیست.
اما این را هم میدانیم که نوسان این علاقه، چندان هم شدید نیست.
منطقی است که انجام یک کار خِیر، حس ما را به خودمان کمی بهتر کند و شنیدن یک انتقاد، کمی حسمان را بد کند. اما رابطهی ما با خودمان نمیتواند پیوسته در محدودهی عشق تا نفرت، نوسان داشته باشد.
تحقیقات انجام شده دربارهی افرادی که عزت نفس پایین دارند نشان میدهد که قضاوت این افراد نسبت به خودشان، به سرعت تغییر میکند و در این زمینه، بسیار بیشتر از افراد عادی، نوسان و تغییرات را تجربه میکنن
تفکر بیشتر در حوزه عزت نفس
سنسورهای ذهنی شما، تا چه حد در تشخیص تهدیدهای جزئی محیطی حساس است؟ چه روشهایی را برای مقابله با این تهدیدها به کار میگیرید؟
آیا از پیامهای مثبت و منفی به یک اندازه تأثیر میپذیرید؟ یا یکی از این دو (پیام مثبت / پیام منفی) بیشتر از دیگری روی شما تأثیر میگذارد؟
آیا در گذشته (یا همین الان) کارهایی انجام میدهید که بتوان آنها را مصداقِ «حفاظت از خود» یا Overprotective بودن دانست؟
آخرش معنای عزت نفس چیه ؟
یکی از تعارف جامع و قابل فهم برای عزت نفس، تعریفی است که کریستوفر مراک در رابطه با آن بیان نمودهاست. در این تعریف عزت نفس به دو عامل کلی وابسته میشود: احساس ارزشمندی و احساس توانمندی
که چنانچه بخواهیم یک تعریف ساده و خودمانی از عزت نفس بشنویم که در قبال آن بتوانیم ، عمل و رفتاری را انجام دهیم تا در نهایت منجر به افزایش عزت نفس در وجود ما بشود ، باید این تعریف ضمن علمی بودن ، دارای شاخصه های عملی بودن نیز باشد تا بتوان آنرا در زندگی شخصی خود انجام داد.
در ادامه به تشریح این تعریف و شاخص های آن پرداخته ایم
احساس توانمند بودن
زمانی که میخواهیم در رابطه با توانمندی صحبت کنیم، ابتدا باید حوزه مورد علاقه شما را مشخص کنیم. در واقع توانمندی همان باوری است که شما نسبت به مهارتهای خود در انجام یک کار به خصوص که برای شما مهم است، دارید.
برای این که نسبت به توانمندی خود مطمئن باشید لازم نیست در همه زمینهها خوب باشید. نکته مهمی که مراک در این رابطه بیان میکند این است که توانمندی باید در زمینهای باشد که برای خود فرد مهم است.
برای مثال فرض کنید شما در زمنیه نویسندگی مهارت بالایی دارید ولی از آنجایی که نویسندگی برای شما اهمیت ندارد، داشتن توانایی در این زمینه هم برای شما اهمیت ندارد و آن را به عنوان توانایی محسوب نمیکنید.
ولی موضوع مهم برای شما در حوزه خوانندگی قرار دارد و هدف شما بهترین بودن در این زمینه است. پس میزان توانایی خود را در این زمینه میسنجید و آن را به عنوان معیار قرار میدهید.
نکته مهم بعدی در زمینه توانمندی، انتظارات فرد از خود است. شخصی را در نظر بگیرید که از تواناییهای خود انتظار بالایی ندارد و تا حد متوسط آن برایش کفایت میکند. پس زمانی که همین انتظار را برآورده میکند، عزت نفس خود را بالا میبیند. در واقع این فرد از عزت نفس خوبی برخوردار است.
ولی شخصی را تصور کنید که تونایی بالایی در زمینه مورد نظرش دارد ولی انتظاری که از خود دارد خیلی بالاتر از این حد است. این انتظار به عزت نفس پایین منجر میشود و باعث میشود فرد از عزت نفس پایین رنج ببرد.
نکته آخر و مهمی که در این زمنیه وجود دارد این است که این احساس کاملا درونی است و شما نمیتوانید در رابطه با حس توانمندی در فردی دیگر نظر بدهید.
احساس ارزشمندی کردن
به سوالات زیر خوب توجه کنید:
- چقدر نسبت به خودتان احساس ارزشمندی دارید؟
- آیا در وقت های تنهایی با خود راحت هستید؟
- از اینکه به خودتان فکر کنید، احساس خوبی پیدا میکنید؟
- به خودتان احترام میگذارید و خودتان را برای احترام شایشته میدانید؟
- از خودتان راضی هستید؟
- نگرش شما نسبت به خودتان مثبت است یا منفی؟
اگر در جواب به سوالات بالا گزینه “بله” را انتخاب میکنید، پس از احساس ارزشمندی خوبی برخوردارید. احساس ارزشمندی همان حسی است که شما نسبت به خوداتان احساس میکنید.
حالا که با احساس توانمندی و ارزشمندی آشنا شدید باید بگوییم که عزت نفس ترکیب این دو حس است. اگر شما احساس توانمندی داشته ولی نسبت به خود ارزشی را حس نمیکنید، نمیتوان گفت از عزت نفس بالایی برخوردارید. شما باید هر دو را به اندازه مطلوب داشته باشید.
به تحلیل زیر خوب توجه نمایید .نتیجه پاسخ های شما به سئوالات فوق می تواند یکی از حالت های زیر باشد که بعنوان زنگی خطری برای شما باشد که باید روی آن توجه خاصی داشته باشید و مراقب باشید که دچار آن نشوید.
فردی که از احساس ارزشمندی بالایی برخوردار است ولی احساس توانمندی نمیکند، کم کم به سمت خود شیفتگی میرود. برعکس فردی که احساس توانمدی دارد ولی برای خود ارزشی قائل نیست، نسبت به حضور در جامعه حس خوبی نداشته و انزوا را ترجیح میدهد.
زمانی که شما از عزت نفس بالایی برخوردار باشید، در مقابله با سختیها بهتر عمل میکنید. زمانی که در مرحلهای از زندگی دچار شکست شوید، به این فکر نمیکنید که دنیا به آخر رسیده است. بلکه دوباره بلند میشوید و با کمک تجربیاتی که از شسکت خود به دست آوردهاید، پیروزی خود را رقم خواهید زد.
ولی زمانی که از عزت نفس پایینی برخوردار باشید، با هر شکست، از زندگی خود ناامید میشوید و دیگر ادامه نخواهید داد. اینگونه است که اهمیت داشتن عزت نفس در زندگی مشخص میشود.
زندگی پر از فراز و نشیب و شکستهای پیاپی است. اگر هرکدام از این اتفاقات باعث ایستادن شما شود، نمیتوانید به هدف اصلی که در زندگی دارید برسید. پس باید برای رسیدن به عزت نفس بالا تلاش کنید.
و اما تفاوت عزت نفس با اعتماد بنفس
علیرغم توضیحات مکرری که بسیاری از اساتید یا سایت ها و کتاب ها در خصوص عزت نفس داده اند ، ولیهستند بسیاری از افراد که دچار سردرگمی در تشخیص این دو تعریف هستند.یعنی هنوز خیلی از افراد تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را درک نمیکنند و این دو مفهوم را اشتباها به جای یکدیگر به کار میبرند. این در حالی است که این دو باهم تفاوت دارند.
ما در ادامه برای تمیز دادن بین این دو مفهوم ، مطالب کاربردی و ارزشمندی را برای شما آورده ایم پس :
برای اینکه تفاوت این دو موضوع را به صورت کامل درک کنید، ابتدا تعریف اعتماد به نفس را برای شما بیان میکنیم.
اعتماد بنفس
تعریفی که به صورت معمول برای اعتماد به نفس بیان میشود همان اعتماد شخص به توانمدیهای خویش است. عموما اکثر ما همین تعریف را برای اعتماد به نفس در ذهن داریم.
موضوع مهمی که در این تعریف وجود دارد این است که این موضوعی کلی نیست. بلکه باید اعتماد به نفس را برای حوزه مشخصی تعریف کرد.
یعنی پرسیدن این سوال که “آیا شما اعتماد به نفس بالایی دارید؟” اشتباه است. این سوال اینگونه اصلاح میشود: آیا شما در زمینه نویسندگی اعتماد به نفس بالایی دارید؟
این که شما برای تمام موضوعات به صورت واحد یک اعتماد به نفس تعریف کنید، اشتباه است. همیشه باید بگوید اعتماد به نفس شما در چه حوزهای چگونه است.
با توجه به تعریف اعتماد به نفس و تعریفی که در رابطه با عزت نفس بیان کردیم، به راحتی تفاوت این دوموضوع قابل تشخیص است.
در واقع میتوان گفت اعتماد به نفس یکی از مولفههای عزت نفس و زیرمجموعه آن میباشد. یعنی اعتماد به نفس همان احساس توانمندی است. زمانی که شما اعتماد به نفس را با احساس ارزشمندی همراه کنید، میتوانید عزت نفس خود را ببینید.
توجه داشته باشید که تمام نکاتی که در بخش توانمندی بیان شد در بحث اعتماد به نفس نیز صدق میکند.
ویژگیهای اشخاص دارای عزت نفس بالا
- تشکر از خود و دیگران
- با روی گشاده از رشد کردن استقبال میکنند.
- پذیرش چالشها
- همواره به خود توجه میکنند و هرروز بیشتر از دیروز خود و ویژگیهای خود را میشناسند.
- از افراد باتجربه مشورت میگیرند ولی درنهایت خودشان تصمیم میگیرند.
- داشتن ذهنی واقعگرا در رویارویی با مشکلات و چالشها
- همانطور که خودشان به سمت جنبههای مثبت زندگی پیش میروند، اطرافیانشان را نیز در این راه تشویق میکنند.
- برای رسیدن به اهداف خود از انرژی و انگیزه سرشارند.
- اگر در کاری شسکت بخورند، متوقف نخواهند شد. بلکه از آن شسکت درس گرفته و با انرژی بیشتری ادامه میدهند.
- انتقاد پذیرند و بدون هیچ تعصبی انتقاد دیگران را میشنوند. آنها میدانند نظرات دیگران هیچ تاثیری در ارزش درونی ندارد.
ویژگی های اشخاص با عزت نفس پایین
این افراد دقیقا نقطه روبهروی افراد گروه قبلی هستند و دارای ویژگیهای زیر میباشند.
- بیشتر از اینکه خود را دوست بدارند، برای دیگران ارزش قائلند.
- حتی اگر بهترین عملکرد را داشته باشند، بازهم از خود راضی نیستند. اصطلاحا توقع نامعقول از خود دارند.
- به جای تمرکز روی نقاط قوت خود، روی نقاط ضعف و منفی خود تمرکز میکنند و با این کار انرژی خود را ازبین میبرند.
- احساس ترس، اظطراب و افسردگی مهمان همیشگی آنهاست.
- نمیتوانند نیازهای خود را بیان کنند و از این کار خجالت میکشند.
- به هیچ وجه موفقیتهای خود را نمیبینند و فقط در حال تماشای موفقیتهای دیگران و حسرت خوردن هستند.
- هر مشکلی که به وجود میآید خود را مقصر میدانند و احساس بازنده را دارند.
ریشه های شکل دهنده عزت نفس در دوران کودگی
عوامل بیرونی در شکلگیری عزت نفس از اهمتی بالایی برخوردار است و حیاتیترین سالهای زندگی برای این شکلگیری، دوران کودکی است. در اینجا به معرفی سه عامل مهم تشکیل عزت نفس در کودکی میپردازیم.
خانواده
خانواه کوچکترین و اولین اجتماعی است که هر شخصی در آن قرار میگیرد. به همین دلیل اساسیترین نقش را در ایجاد عزت نفس دارد. ما بیشتر رفتارهای درست و غلط را از کودکی، از پدر و مادر خود میآموزیم.
حتما به خاطر دارید که مادر، پدر یا حتی خواهر و برادر بزرگتان در کودکی برای انجام یک کار خوب برایتان کادو گرفته و شما را تشویق کردهاند. به دنبال آن حتما در مقابل کارهای ناپسند از جانب آنها تنبیه شدهاید.
قطعا مورد پذیرش قرار گرفتن از جانب این جامعه کوچک و اولیه از پراهمیتترین نکات زندگی ماست. اولین و مهمترین موفقت هر فرد این است که مقبولیت خانواده را در دوران کودکی به دست آورد.
ترس از طرد شدن توسط خانواده همواره کودک را آزار میدهد و به همین دلیل بیشترین تلاش را میکند تا این حس را تجربه نکند.
همه کودکان خاطراتی که در آن توسط خانواده تنبیه شده یا به خاطر کار بدی که انجان دادهاند، طرد شدهاند را در ذهن دارند. (حتی اگر در ناخودآگاهشان باشد) هر یک از این خاطرات ضربهایست بر تن عزت نفس کودک. اگر تعداد این ضربات از حد مجاز خود بیشتر شود، میتواند تاثیر بدی بر عزت نفس کوک بگذارد. گاهی این آسیبها قابل جبران نیستند.
با توجه به این نکات، والدینی را در نظر بگیرید که به علت نداشتن آگاهی از روشهای تربیتی، استبداد را بهترین روش برای تربیت کودک میدانند. اینجاست که عزت نفس کودک به شدت زیر سوال خواهد رفت.
بهترین روش برای تربیت کودکان، تعامل با آنهاست. با گفتوگو و آگاهی از آرزوها و اهداف کودک میتوانید بهترین مشورت را به او بدهید. با این تعامل و گفتوگو رابطه میان فرزندان و والدین بهتر شده و فرزندان بیشتر به مشاوره پدر و مادر خود عمل میکنند.
علاوه بر این نکات، وضع قوانین برای فرزندان از اهمیت بالایی برخوردار است که در ایجاد این قوانین حتما تمامی جنبههای آن را در نظر بگیرید. در این انتخابها ملایم برخورد کنید.
با توجه به تمام این توضیحات، میخواهیم شما را با پنج خطای بزرگ و رایج والدین که میتواند عزت نفس کودک را نابود کند، آشنا کنیم:
- برچسب اخلاقی اشتباه از سوی والدین: بعضی از سلایق کودکان مورد پسند والدین نیست که دلیل آن هم فقط تفاوت در سلیقه است. یعنی کودک با انتخاب سلیقه خود، کار اشتباهی نمیکند ولی پدر و مادر برای جلوگیری از آن برچسب بدی را روی آن میگذرند.
برای مثال پسر بچهای را در نظر بگیرید که از رنگ قرمز یا صورتی خوشش میآید ولی خانواده به او میگوید که این رنگ دخترانه است و رنگ دیگری انتخاب کند.
این کار باعث میشود کودک در ارزشهای خود دچار تردید شود و احساس کند از نظر اخلاقی کار اشتباهی را انجام داده است. همین است که احساس ارزشمندی از بین رفته و عزت نفس میشکند. - متمایز نبودن رفتار و هویت کودک از نظر والدین: تصور کنید کودک شما لباس خود را کثیف کرده یا ظرفی را شکسته است. در این صورت اگر شما به او لقب بچه بد را بدهید یا بد بودن را به صورت یک فعل به او القا کنید، عزت نفسش را خدشهدار میکنید.
در این شرایط کودک فقط باید متوجه شود کار اشتباهی انجام داده و والدین او از این کار رضایت ندارند. نباید احساس کند با انجام این کار تبدیل به آدم بدی شده است. - ارسال پیغام و انرژی منفی به کودک: لغات از بار زیادی برخوردارند. شخصی که آنها را به زبان میآورد تصمیم میگیرد این بار مثبت یا منفی باشد.
قطعا گفتن جملاتی مانند “تو احمقی، تو نمیفهمی، تو نمیتوانی و …” بار مثبتی ندارد و شنیدن این جملات از زبان پدر و مادر باعث آزار شدید کودک میشود. - بیثباتی در قوانین از جانب والدین: همانطور که گفتیم در انتخاب قوانین دقت کنید و تمامی جوانب آن را در نظر بگیرید. برای مثال اگر جریمهای را برای یک اشتباه در نظر میگیرید، هر دفعه که کودک آن را انجام داد حتما جریمه را انجام دهید. اگر یکبار جریمه کنید و بار دیگر بیتفاوت از کنار آن بگذرید، مشکل برزگی به وجود میآورید.
در این شرایط ممکن است کودک تصور کند مشکل خود اوست و فعلی که انجام میدهد اهمیت ندارد و فقط اوست که مشکل دارد. - طرد کردن ممنوع: انتقاد از کودکان کاری است که به رشد او کمک میکند و خطاهایش را رفع خواهد کرد. ولی نحوه بیان این انتقاد از اهمیت بالایی برخوردار است.
پرخاشگری و طرد کردن را با انتقاد اشتباه نگیرید و از آنها استفاده نکنید، چرا که برای عزت نفس کودک شما خطرناک است.
معلمان
پس از خانواده (به عنوان اولین اجتماع) کودک وارد مدرسه شده و با اجتماع بزرگتری رو به رو میشود. در واقع میتوان گفت ورود به مدرسه تحولی بزرگ برای کودکان محسوب میشود و پس از ورود به آن زمان زیادی از روز فرزند شما در این محیط سپری میشود.
پذیرش معلم برای کودک از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر معلم، دانشآموزان خوود را تمام و کمال بپذیرد، کمک بزرگی به شکل گیری عزت نفس آنها کرده است.
سیستم خطا و پاداش در مدرسه خیلی مهم است. روش اجرای درست این سیستم کودکان را رشد میدهد. ممکن است با یک خطا در انجام این روش و انجام یک مجازات بد و تنبیه نامناسب، کودک نسبت به محیط آموزشی حس بدی پیدا کند.
در مقابل تنبیه، تشویق وجود دارد و با انجام آن، دانشآموزان حس بسیار خوبی را دریافت میکنند.
دوستان
حالا به گروههای دوستانه میرسیم. معمولا دوستان بیشترین تاثیر را روی یکدیگر دارند. اگر کودک شما در جمعی قرار بگیرد که مدام در حال اذیت کردن و تمسخر او باشند، قطعا از عزت نفس او چیزی باقی نمیماند.
پذیرش از سمت دوستان مهم است و فرزند شما باید در جمعی قرار بگیرد که دوستش داشته باشند.
راهکارهایی برای افزایش عزت نفس خود
همانطور که تا اینجا متوجه شدید، حضور عزت نفس در زندگی تمام ما از موضوعات مهم است. خیلی از ما به دلیل داشتن عزت نفس پایین در بسیاری از مقاطع زندگی دست از تلاش برداشتهایم و مقابل شسکت تسلیم شدیم. در حالی که با داشتن عزت نفس بالا میتوان پس از هر شکست یک پیروزی رقم زد.
با توجه به این نکات، اهمیت افزایش عزت نفس مشخص میشود. میتوانید با استفاده از نکات زیر عز ت نفس خود را بالا ببرید و از مزایای آن بهرهمند شوید.
- نگرش مثبت در رابطه با خود
فقط شما میتوانید نظری که در رابطه با خودتان دارید را تغییر دهید. عزت نفسی که دیگران به شما تزریق کنند دائمی نیست و فقط میتواند حال شما را به صورت مقطعی تغییر دهد.
کاری که باید بکنید این است که نکات مثبت زندگی خود را پیدا کنید و با توجه و به کارگیری آنها عزت نفس خود را بالا ببرید. راههای ایجاد تفکر مثبت را بیاموزید و با کمک آنها انرژی مثبت را افزایش و حال بد نسبت به خودتان را کاهش دهید.
- افتخار به پیروزیها
زمانی که به پیروزی دست پیدا میکنید، شادی خود را برای آن بروز دهید. حتی میتوانید یک جشن کوچک یک نفره برای خودتان بگیرید و به خودتان هدیهای که دوست دارید را بدهید.
منتظر نمانید تا اطرافیانتان برای موفقیتهایتان شما راتشویق کنند. این شما هستید که برای این پیروزی بیشترین تلاش را کردید و بیشترین حس خوشحالی را میتوانید به خودتان منتقل کنید.
- تعین هدف
زندگی بدون هدف باعث ایجاد احساس بیانگیزگی در شما میشود. زمانی که انگیزهای در زندگی نداشته باشید، ممکن است این تفکر در شما به وجود بیاید که ارزشی ندارید و یکی از مولفههای عزت نفس را از دست بدهید.
همانطور که میدانید عزت نفسی که در آن احساس ارزشمندی وجود نداشته باشد، مانند صندلی بدون پایه است.
پس برای خود در زندگی هدف دقیق تعیین کنید. این کار باعث میشود ردیاب موفقیت خود را روشن کنید و هر روز موفقیتهای بیشتری به دست آورید.
رسیدن به موفقیت احساسی به شما میدهد که اگر از آن به خوبی استفاده کنید میتوانید عزت نفس خود را به سرعت بالا ببرید.
- وفاداری به ارزشها
ارزشها همان استاندارهایی هستند که شخصیت شما را شکل می دهد. تغییر ارزشها به صورت پیاپی باعث ایجاد حس بدی در وجود شما خواهد شد چراکه با این کار نشان میدهید ارزشی برای خود قائل نبودهاید که استاندارهای خود را تغییر میدهید.
زمانی عزت نفس شما افزایش پیدا میکند که رفتارها و ارزشهای شخصی شما در یک راستا و روی یک خط موازی حرکت کنند. پس تا جایی که میتوانید (حتی در شرایط سخت) طبق ارزشهای خود پیش بروید و نسبت به آنها وفادار باشید.
البته بیان این نکته نیز ضروری است که باید در انتخاب ارزشهای خود دقت بالایی به خرج دهید و بهترینها را انتخاب کنید.
- هیچکس کامل نیست
همه ما میدانیم که عیب و نقصهایی در وجودمان داریم. پس به خودتان سخت نگیرید. همه انسانها (حتی بهترین آنها) اشتباه میکنند و این اصلا بد نیست. شما میتوانید به جای ناراحتی برای اشتباهی که انجام دادید از آن درس بگیرید و به کمک آن ادامه میسر خود را صاف کنید.
افکار دیگران در رابطه با شما و کارهایتان هیچ اهمتی ندارد؛ پس بدون توجه به انرژیهای منفی اطرافتان ادامه دهید تا به هدف و پیروزی مدنظر برسید.
با تمرکز کردن روی خوبیهایتان، ویژگیهای بد را فراموش کنید و بگذارید تمام عالم خوبیهای شما راببینند.
- توجه به سلامتی جسمی فراموش نشود
زمانی که شما از نظر جسمانی در سلامت باشید قطعا حس خوبی خواهید داشت. پس برای نگهداری از این نعمت تمام تلاش خود را داشته باشید.
زمانی که شما فعال و پرانرژی باشید، تاثیر آن را در عزت نفستان مشاهده خواهید کرد. با ورزش و تکاپوی فیزیکی به انرژی که مدنظرتان هست برسید و این انرژی را به تمام بخشهای زندگی خود انتقال دهید.
در مقاله “راه های افزایش عزت نفس را یاد بگیرید و زندگیتان را تغییر دهید!” بصورت کامل در رابطه با راه های افزایش عزت نفس صحبت کرده ایم و بهترین روش ها را برایتان آورده ایم که میتواند بسیار مفید برایتان باشد. پیشنهاد میکنیم همین الان این مقاله جذاب را نیز بخوانید.
در این مطلب در رابطه با عزت نفس و مفهوم آن صحبت کردیم. همانطور که بیان شد، عزت نفس از دو رکن مهم احساس توانمندی و احساس ارزشمندی تشکیل شده است و در واقع ترکیب این دو احساس، عزت نفس را تشکیل میدهد.
همچنین دریافتیم اعتماد به نفس چه تفاوتی با عزت نفس دارد و در واقع اعتماد به نفس همان احساس توانمدی و یکی از ارکان عزت نفس میباشد.
موارد مرتبط
جملات تاکیدی
تصمیم گیری به سبک حرفه ای ها
دوره رایگان بیسیک کوچینگ
دوره آموزشی – صوتی ( پتانسیلهایت را شکوفا کن ( Unlocking Potential ))
نظرات
متوسط امتیازات
جزئیات امتیازات
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
قیمت
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.