قانون جذب الماسی : مدلی که می تواند هم موجب موفقیت شما شود ،هم موجب سردرگمی اتان.پس آنرا بشکل صحیح یاد بگیرید

00
روز
00
ساعت
00
دقیقه
00
ثانیه

معرفی قانون جذب الماسی

در حقیقت شما در این مقاله برای اولین بار با آموزش صحیح قانون جذب سازنده،کاربردی و غیر خرافه ای آشنا می شوید و پیشنهاد می شود برای رسیدن به اهداف و  خواسته هایتان ،اگر می خواهید از آن استفاده نمایید اولا بشکل صحیح آنرا یاد بگیرید دوما: از مسائل خرافی و من درآوردی که متاسفانه بعضی از مدرسین ،در آن اضافه نموده اند،خودداری کنید

*تذکر خیلی مهم : قانون جذب ،نیز همانند هر مدل فکری دیگر قرار است که به ما کمک کند نه اینکه ما را به بیراهه ببرد .بنابراین مراقب باشید که درگیر مسائل ومطالب خرافه نشوید که خدای ناکرده نه تنها به اهداف شما کمکی نخواهد کرد ،بلکه شما را به بیراهه خواهد کشاند*

 

مقدمه ای بر آموزش قانون جذب الماسی

این آموزش سعی دارد که بشکل کاربردی و با زبانی ساده به شما کمک کند تا در مسیر تحقق اهدافتان بتوانید با استفاده از اهرم ها و تکنیک هایی که در اختیار خواهید داشت ، مسیر موفقیت خود را راحتر و سریعتر طی نمایید. 

 


مقدمه :
قبل از آنکه در مورد قانون جذب و مواردی که عنوان “قانون” برای آنها بکار می رود ،می خواهیم توضیحاتی اجمالی جهت روشن ساختن ذهن و فهم درست این مسائل داشته باشیم.اولین سئوال این است که باید بپرسیم،اصولا به چه چیزی “قانون” می گویند؟
و اصلا فرآیند خلق و ایجاد یک “قانون” چگونه است ؟
و چه منطقی از طرف اندیشمندان پشت این واژه وجود دارد ؟

اصولا برای رسیدن به و تبدیل شدن به یک واژه “قانون ” یک فرآیند 4 مرحله ای باید طی شود تا مردم موضوعی را بعنوان “قانون ” بپذیرند.

مرحله متغیر ها )

در هر محیط ، جامعه ای متغیرهای زیادی وجود دارند که هر کدام از این متغیرها می توانند بشکل متغیر مستقل ،متغیر وابسته و. . . تاثیرگذار باشند.آنچه بین همه متغیرها متداول است ، این است که هر متغیری می تواند منجر به نتیجه ای بشود،و منشاء اثری باشد.یعنی یک متغیر می توان بشکل مستقل ،یا واسط یا وابسته موجب ایجاد یک نتیجه در آن جامعه بشود.

 

بعنوان مثال موارد زیر بعنوان متغیر در نظر بگیرید که هر کدام نتیجه ای را بدنبال دارند.

حال نکته مهم این است که زمانیکه یک متغیر بتکرار موجب خلق یک نتیجه بشود ، بتدریج مردم از آن به بعد فرضان این می شود که مثلا هر وقت ویروس در محیطی پراکنده بشود ، بیماری بوجود می آید .و تکرار این موضوع موجب خلق گزاره ای در ذهن مردم تحت عنوان فرضیه می شود.

پس فرضیه گزاره ای ست که از تکرار ظاهر شدن یک متغیر که موجب بروز نتیجه ای بشود،بوجود می آید.

فرضیه )

یعنی اگر متغیری که بتکرار و در ادوار بسیار منجر به بروز نتیجه ای شده اند ، مردم از این به بعد فرض می کنند که هر وقت این نتیجه را دیده اند ،حتما آن متغیر در محیط بروز کرده است.آنها به این فرضشان ، فرضیه می گویند.

 

فرضیه : همان فرضی است که مردم روی تکرار خلق یک نتیجه دیده اند

تئوری )

همینطور که این فرآیند جلو می رود و ادامه پیدا می کند،یعنی در ذهن مردم تکرار آن مشاهده می شود،و مورد آزمون قرار می گیرد و مجددا همان نتیجه را می دهد، از این به بعد به این فرضیه ای که زیاد تکرار شده و همان نتیجه گرفته شده است ، دیگر به آن تئوری می گویند ، نه فرضیه.

نکته :

لازم به ذکر است که سیر حرکتی این موارد از متغیرها تا فرضیه تا تئوری ،در حوزه علوم انسانی  ،ذهنی و بیشتر روانشناسی است،حال اگر همین موارد را در حوزه علوم تجربی و مباحث ملموس تر رخ دهد و بتواند مورد تکرار و آزمون و اثبات قرار گیرد ، دیگر به آن قانون می گویند.

یعنی داستان اینکه به چیزی قانون گفته می شود این است که باید این سیر تکاملی را طی نماید .اینکه بعضی از اندیشمندان به قانون جذب معترض هستند و می گویند که قانون نیست ، شاید بتوان آنرا به همین موضوع ارتباط داد که بیشتر در موضوعات روانشناسی و ذهنی است و موضوعات قابل لمس و ملموس را کمتر در آن مشاهده می کنیم.

 

از طرفی طرفدارای قانون جذب (البته آن درصدی که مدل الماسی قبول دارند) منظور از مدل الماسی همان شکلی است که بواسطه 5 مولفه این مدل که با هم یک شکل الماسی را تشکیل داده اند ،است و در این مدل 5 مولفه ای که شامل :

است.که در آن مولفه بسیار مهمی تحت عنوان رفتار(اقدام) است که از جنس رفتار و کارهای ست که افراد انجام می دهند و نتایج و دستاوردهایی که بواسطه رفتارها،اقدامات  و تصمیماتشان دریافت می کنند ،شاید بتواند این تکنیک یعنی قانون جذبی که با مدل الماسی یا همان مدل 5 مولفه اساسی که تعیین کننده موفقیت هر انسانی در کیفیت استفاده از آنهاست ، این قانون را تا حد بسیار زیادی در حیطه موضوعات ملموس و قابل تجربه قرار می دهد

بنابراین یادمان باشد که :

دنیایی که ما انسان ها در آن زندگی می کنیم ، توسط خداوندی حکیم،دانا ،مهربان و قادر طراحی و ساخته شده است.دنیایی که کوچکترین جز آن و کوچکترین موجود این جهان ،مملو است از قوانین ،فرمول ها و دستورالعمل هایی ست که ما انسان ها و مخلوقات اسن جهان ،اگر بخواهیم در این جهان زندگی کنیم باید بشناسیم و آنها را یاد بگیریم و رعایتشان کنیم.

مثال )

بعنوان مثال اگر ما قوانین فیزیک حاکم بر مایعی تحت عنوان آب را ندانیم و آنها را رعایت ننماییم،چه بسا خیلی راحت و در وقایعی ساده جان ما بخاطر روبرو بودن با آب جوشیده ای که می تواند خطرات بسیار مخربی داشته باشد،بخطر بیفتد.

بنابراین بقول سهراب :

چشم ها را باید شست…… جور دیگر باید دید

یعنی باید با دقت در اطراف خود ،جهانی را که خداوند برای ما خلق نموده است ،را با دقت و بینش بیشتر مشاهده نماییم.

خداوند حکمتش را در تک تک مخلوقات جهان خلق نموده است .بشرط آنکه چشم بصیرت خود را باز نموده و در مخلوقات خداوند خوب بیندیشیم.

در آنصورت است که پی به نعمت های بیشماری که نثار ما کررده است و همچنین انبوه حکت ها و تدبیرها و قوانینی را که همه را برای ما خلق کرده است را احساس خواهیم کرد

آنگاه است که جهان را با تمام وجود و با همه مولکول ها و سلولهای بدن امان درک خواهیم کرد.

74 Comments

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید